کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلیس
لغتنامه دهخدا
فلیس . [ ] (اِ) به سریانی عفص است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
جستوجو در متن
-
phillis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلیس
-
Pholis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلیس
-
Felis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلیس
-
Pholis gunnellus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلیس گونسلوس
-
genus Pholis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنس فلیس
-
Felis manul
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلیس مانول
-
لَّا يُجِبْ
فرهنگ واژگان قرآن
اجابت نكند ( در عبارت "وَمَن لَّا يُجِبْ دَاعِيَ ﭐللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي ﭐلْأَرْضِ "جزمش به دليل شرط واقع شدن برا ي جمله بعدي است)
-
ذوغذم
لغتنامه دهخدا
ذوغذم . [ غ ُ ذُ ] (اِخ ) موضعی یا کوهی است . (منتهی الارب ). و یاقوت گوید: موضعی است از نواحی مدینة: ابراهیم بن هرمة راست :ما بالدیار التی کلمت من صمم لو کلمتک و ما بالعهد من قدم و ما سوءالک ربعاً لا انیس به ایام شوطی و لا ایام ذی غذم .و قرواش بن حو...
-
صفاح
لغتنامه دهخدا
صفاح .[ ص ِ ] (اِخ ) موضعی است بین حنین و انصاب حرم بر جانب چپ آنکه از مشاش به مکه درآید و فرزدق ، حسین بن علی را در طریق عراق در آنجا دیده و گوید : لقیت الحسین بأرض الصفاح علیه الیلامق والدرق ...و ابن مقبل راست در مرثیه ٔ عثمان بن عفان : فنعف وداع ...
-
خالد
لغتنامه دهخدا
خالد. [ ل ِ ] (اِخ ) ابن یزید عمری . وی گفت : از وهیب بن الورد شنیدم که میگفت : عمربن عبدالعزیز به این ابیات تمثل می جست :یری مستکینا و هو للهو ماقت به عن حدیث القوم ماهو شاغله و ازعجه علم عن الجهل کله و ما عالم شیئا کمن هو جاهله عبوس عن الجهال حین ی...
-
غذم
لغتنامه دهخدا
غذم . [ غ ُ ذُ ] (اِخ ) (ذو...) ذوغذم موضعی از نواحی مدینه است . ابراهیم بن هرمة گوید:ما بالدیار التی کلَّمت َمن صمم لوکلَّمتک و ما بالعهد من قدم و ماسوءالک ربعاً لا انیس به ایام شوطی و لا ایام ذی غذم .و قرواش بن حوط نیز گوید:نبئت ان عقال َ وابن خویل...
-
غینا
لغتنامه دهخدا
غینا. [ غ َ ] (اِخ ) قله ای است در بالای کوه ثبیر که مشرف بر مکه است . باهلی گوید: غینا ثبیر، قله ٔ ثبیر است و آن را غینا (بی همزه ) مینامند و آن سنگی قبه وار است . (از معجم البلدان ). قله ٔ کوه ثبیر از اثبره ٔ هفتگانه که عبارتند از:ثبیر غینا، ثبیر ا...
-
هارب
لغتنامه دهخدا
هارب . [ رِ ] (ع ص ) گریزنده . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : در جهان روح هر سه منتظرگه ز صورت هارب و گه مستقر. مولوی (مثنوی ).|| از آب بازگردنده . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). (آنندراج ) (ناظم الاطبا...