کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلفل زدن به پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلفل زدن به
دیکشنری فارسی به عربی
فلفل
-
واژههای مشابه
-
Piper
فلفل سیاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از فلفلسیاهیان علفی یا درختچهای یا بالارونده با 1000 تا 2000 گونه که اهمیت اقتصادی و بومشناختی بسیار دارند
-
Piperaceae
فلفلسیاهیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از فلفلسیاهسانان علفی یا بالاروندۀ چوبی با هفت یا هشت سرده و حدود 2000 گونه و پراکنش گرمسیری که گیاهان آنها بودار و گلهای کوچک آنها در گلآذین سنبلچه (spikelet) آرایش یافته است
-
فلفل خواص
لغتنامه دهخدا
فلفل خواص . [ ف ِ ف ِ ل ِ خ َ واص ص ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ماهودانه است که حب الملوک نامند. (فهرست مخزن الادویه ).
-
فلفل دراز
لغتنامه دهخدا
فلفل دراز. [ ف ِ ف ِ دِ ] (اِ مرکب ) عرق الذهب . دارفلفل . دارپلپل . (یادداشت مؤلف ). فلفل دار.
-
فلفل شامی
لغتنامه دهخدا
فلفل شامی . [ ف ِ ف ِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تخم مخلصه . (فهرست مخزن الادویه ).
-
فلفل قرود
لغتنامه دهخدا
فلفل قرود. [ ف ِ ف ِ ل ِ ق ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حب الکتم است که تخمه ٔ وسمه باشد. (فهرست مخزن الادویه ).
-
فلفل دان
لغتنامه دهخدا
فلفل دان . [ ف ِ ف ِ ] (اِ مرکب ) ظرفی که در آن فلفل ریزند. از: فلفل + دان ، پساوند مکان .
-
فلفل سای
لغتنامه دهخدا
فلفل سای . [ ف ِ ف ِ ] (اِمرکب ) آنچه در آن فلفل سایند از هاون و مانند آن .
-
فلفل احمر
دیکشنری عربی به فارسی
ميوه رسيده فلفل قرمز
-
فلفل حار
دیکشنری عربی به فارسی
دارفلفل , برباس , گردفلفل , خوراک لوبياي پر ادويه
-
فلفل بری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. عربی] (زیستشناسی) felfelbari = پنجانگشت
-
فلفل فرنگی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. مٲخوذ از فرانسوی. فارسی] (زیستشناسی) felfelfarangi = فلفل 〈 فلفل قرمز
-
فلفل مویه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. فارسی] ‹پلپلمویه› (زیستشناسی) felfelmuye درختچهای بالارونده با گلهای خوشهای و میوهای شبیه فلفل که بیشتر در هند میروید؛ فلفل دراز؛ دارفلفل.