کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلسفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فلسفة
معنی
فلسفه , حکمت , وارستگي , بردباري , تجرد
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلسفة
دیکشنری عربی به فارسی
فلسفه , حکمت , وارستگي , بردباري , تجرد
-
واژههای مشابه
-
فلسفه
واژگان مترادف و متضاد
۱. الهیات، حکمت ۲. راز، سر
-
فلسفه
فرهنگ واژههای سره
فرزان
-
فلسفه
فرهنگ فارسی معین
(فَ لْ سَ فِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - حکمت ، دانشی که موضوع آن هستی و وجود است . 2 - علت ، دلیل . ؛ ~ بافی کنایه از: اظهار نظر دور از منطق .
-
فلسفه
لغتنامه دهخدا
فلسفه . [ ف َ س َ ف َ / ف ِ ] (معرب ، اِ) اصل کلمه یونانی و مرکب از دو جزء است : فیلوسس به معنی دوست و دوستدار و سوفیا به معنی حکمت . علم به حقایق موجودات به اندازه ٔ توانایی بشر. حکما بطور کلی فلسفه را بر دو قسم تقسیم کرده اند: فلسفه ٔ عملی یا حکمت ...
-
فلسفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فلسفَة، معرب، مٲخوذ از یونانی] falsafe ۱. علمی که در مبادی و حقایق اشیا و علل وجود آنها بحث میکند؛ تفکر و تعمق و تفنن در مسائل علمیه؛ حکمت.۲. [عامیانه] علت.
-
فلسفه
دیکشنری فارسی به عربی
فلسفة
-
فلسفه
واژهنامه آزاد
فرزانگی
-
political philosophy
فلسفۀ سیاسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] علم تحلیل سامانمند جنبههای هنجاری و روششناختی مطالعۀ سیاست
-
اصحاب فلسفه
لغتنامه دهخدا
اصحاب فلسفه . [ اَ ب ِ ف َ س َ ف َ / ف ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) پیروان حکمت .فیلسوفان . فلاسفه . حکما. رجوع به همین کلمه ها شود.
-
فلسفه بدبینی
دیکشنری فارسی به عربی
تشاوم
-
فلسفه طبیعی
دیکشنری فارسی به عربی
طبيعية
-
woman spirit
فلسفۀ روح زنانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] نوعی فلسفۀ معنوی فمینیستی که بر پایۀ اعتقاد به الهۀ بزرگ شکل گرفته است و از مطالعۀ ستارهشناسی و رؤیا و ایچینگ و فال تاروت و یوگا حمایت میکند
-
feminist political philosophy
فلسفۀ سیاسی فمینیستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] حوزهای از فلسفه که بر فهم و نقد برداشت غالب از فلسفۀ سیاسیای که معمولاً به ملاحظات فمینیستی بیتوجه است، تمرکز دارد