کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلز روی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلز روی
دیکشنری فارسی به عربی
خارصين
-
واژههای مشابه
-
عهد فلز
لغتنامه دهخدا
عهد فلز. [ ع َ دِ ف ِ ل ِزز / ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرحله ای است از مراحل زندگی بشر، و آن تالی عهد حجر است که تقریباً هفت هزار سال قبل از میلاد شروع شده و سه دوره دارد: دوره ٔ مس ، دوره ٔ مفرغ و دوره ٔ آهن . (از تاریخ ایران باستان ج 1 ص 5).
-
metal spraying
فلزافشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] پوشانش یک فلز ازطریق افشانش فلز مذاب بر سطح آن
-
weld metal
فلز جوش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فلزی در جوش ذوبی شامل بخشی از فلز پایه و فلز پرکننده که در حین جوشکاری ذوب میشود
-
passive metal
فلز رویین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فلزی که علیرغم تمایل ترمودینامیکی به خوردگی در شرایط محیطی ناشی از قطبش آندی معین در برابر خوردگی مقاوم است
-
active metal
فلز فعال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فلزی که به واکنش یا خوردگی تمایل زیاد دارد
-
فلز قراضه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ← ضایعات فلزی
-
fogged metal
فلز کدرشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] فلزی که براثر تشکیل لایۀ نازکی از محصولات خوردگی جلای خود را از دست داده است
-
molecular metal
فلز مولکولی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مادۀ نافلزی که خواصی شبیه به فلزات دارد و معمولاً از دوپه کردن اکسایشی (oxidation doping) حاصل میشود
-
noble metal
فلز نجیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] هریک از فلزاتی که پتانسیل برقشیمیایی/ الکتروشیمیایی آنها بیش از الکترود استاندارد هیدروژن مثبت باشد
-
metal dusting
پودرشدگی فلز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی دمابالا ناشی از وجود گازهای حاوی کربن که محصولی پودرمانند بر جای میگذارد
-
biometal, biometal material
زیفلز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] آلیاژ یا فلزی که میتواند ساختار درونی خود را در دمای تعیینشده تغییر دهد و با فضای جدید کاملاً هماهنگ شود و بههمیندلیل، میتوان از آن برای اهداف زیستشناختی استفاده کرد
-
metalloid, semimetal
شبهفلز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] عنصری که خواص آن بینابین خواص فلزها و نافلزهاست
-
metal flow
شارش فلز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تغییر شکل سرد سطح فلز که بهصورت لهیدگی در تاج ریل ظاهر میشود