کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلزی
لغتنامه دهخدا
فلزی . [ ف ِ ل ِزْ زی ] (ص نسبی ) منسوب به فلز یا ساخته شده از فلز.
-
فلزی
دیکشنری فارسی به عربی
معدن , معدني
-
واژههای مشابه
-
فشارسنج فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← فشارسنج خشک
-
فشارنگار فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← فشارنگار خشک
-
metal chimes
جَرَنگۀ فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعهای از خودصداهای دارای کوک، از جنس فلز
-
metallic luster
جلای فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جلای کانیهایی که ظاهری درخشنده شبیه به فلز دارند
-
metallic bond
پیوند فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی پیوند شیمیایی که در تمام فلزها وجود دارد و حاصل دریایی از الکترونهای ظرفیت است که بهطور آزاد در سراسر شبکۀ فلزی در حرکتاند
-
scrap metals
ضایعات فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دورریزهای فلزی مانند بافه/کابل و لوله و قطعات خودرو و رادیاتور متـ . فلزقراضه
-
metal factor, MF
ضریب فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نسبت بهنجارشدۀ درصد اثر بسامد یا بارپذیری به مقاومتویژۀ اندازهگیریشده متـ . عامل رسانش فلزی metallic conduction factor
-
metallic flavour
طعم فلزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] گشتهطعمی که براثر تماس شیر با فلزات خورنده ایجاد میشود
-
نوار فلزی
دیکشنری فارسی به عربی
سرية
-
دو فلزی
دیکشنری فارسی به عربی
ثنائي المعدن
-
فلزی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
معدن
-
تسمه فلزی
دیکشنری فارسی به عربی
ابزيم