کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلانل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فلانل
/felānel/
معنی
نوعی پارچۀ نرم و ریزبافت پشمی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلانل
فرهنگ فارسی معین
(فِ نِ) [ فر. ] (اِ.) پارچه ای لطیف و سبک که از پنبه یا پشم بافند.
-
فلانل
لغتنامه دهخدا
فلانل . [ فْلا / ف ِ ن ِ ] (فرانسوی ، اِ) پارچه ٔ لطیف و سبک که از پنبه یا پشم بافند. (فرهنگ فارسی معین ). کرکی . (یادداشت مؤلف ).
-
فلانل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: flanelle] felānel نوعی پارچۀ نرم و ریزبافت پشمی.
-
جستوجو در متن
-
flannels
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flannels، جامه فلانل یا پشمی، فلانل، لباس ورزش
-
flannel
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flannel، جامه فلانل یا پشمی، فلانل، لباس ورزش، فلانلی
-
flannel mullein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلانل مالهین
-
baizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
baizes، نوعی فلانل رومیزی
-
flannelette
دیکشنری انگلیسی به فارسی
flannelette، پارچه پنبهای شبیه فلانل، کرکی