کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلاسفه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فلاسفه
/falāsefe/
معنی
= فیلسوف
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فلاسفه
فرهنگ فارسی معین
(فَ س فِ) [ ع . فلاسفة ] (اِ.) جِ فیلسوف .
-
فلاسفه
لغتنامه دهخدا
فلاسفه . [ ف َ س ِ ف َ / ف ِ ] (از ع ، اِ) ج ِ فیلسوف . حکیمان . (فرهنگ فارسی معین ). این جمع فلسفی است که به معنی حکیم باشد. (غیاث ) : از حال بزرگان رأی ، و مشاهیر شهر و فلاسفه میپرسید. (کلیله و دمنه ). || اسم مرکبی است از معاجین کبار که مادةالحیاة...
-
فلاسفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: فلاسفَة، جمعِ فیلسوف] falāsefe = فیلسوف
-
جستوجو در متن
-
philosophaster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلاسفه
-
philosophers' stone
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگ فلاسفه، کیمیا، گوگرد سرخ
-
phraseologist
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلاسفه، عبارت پرداز، جمله ساز، نویسنده ناصادق
-
بیطوالیس
لغتنامه دهخدا
بیطوالیس . (اِخ ) از فلاسفه ٔ طبیعیین و کتاب اسرارالطبیعه از اوست . (ابن الندیم ).
-
حسبانیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: حسبانیَّة] (فلسفه) hesbāniy[y]e گروهی از فلاسفه که اشیا را زادۀ توهم میدانستند و منکر وجود حقیقی اشیا بودند.
-
مذهب متالهین
واژهنامه آزاد
عقیده تعدادی از فلاسفه که حقیقت و واقعیت را فقط در وجود خدا میجویند.
-
حکما
واژگان مترادف و متضاد
۱. حکمتدانان، حکیمان، دانایان، فلسفهدانان، فلاسفه، دانشمندان، فیلسوفان، عالمان، علما، فرزانگان، خردورزان ≠ جهال ۲. طبیبان، پزشکان
-
طوریوس
لغتنامه دهخدا
طوریوس . (اِخ ) از فلاسفه ٔ طبیعیین . کتاب الرؤیااز اوست . (ابن الندیم ) (تاریخ الحکماء قفطی ص 218).
-
ایده ئولوگ
فرهنگ فارسی معین
( ~. ئُ لُ) [ فر. ] (اِفا.) مسلک ساز، متفکران و فلاسفه و نظریه پردازانی که خالق ایده ئولوژی هستند.
-
طالیوس
لغتنامه دهخدا
طالیوس . (اِخ ) الاسکندرانی . یکی از فلاسفه ای است که در ایام فترت بین ابقراط و جالینوس میزیسته . (عیون الانباء ج 1 ص 36).
-
اسکندرانیة
لغتنامه دهخدا
اسکندرانیة. [ اِ ک َ دَ نی ی َ ] (اِخ ) فلاسفه ٔاسکندرانی . رجوع به اسکندرانیون و اسکندرانی شود.