کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
carbonate shelf
فلات قارۀ کربناتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نوعی سکوی کربناتی که در آن سنگآهک زیادی نهشته میشود
-
واژههای همآوا
-
فلاط
لغتنامه دهخدا
فلاط. [ ف ِ ] (ع ق ) ناگاه . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || (مص ) ناگاه گرفتن . || گفتن مرد کلام نیکو. (منتهی الارب ). و این لغتی است بنی هذیل را که گویند: تکلم فلان فلاطاً فاحسن ؛ یعنی ناگاه و بدیهةً به کلام نیکو پرداخت . || ترک . واگذاشتن . (از ...
-
فلاة
لغتنامه دهخدا
فلاة. [ ف َ ] (ع اِ)دشت بی آب وگیاه ، یا بیابان بی آب . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || صحرای وسیع و فراخ . ج ، فلا، فلوات ، فلو، فلی . جج ، افلاء. (از اقرب الموارد).
-
فلعة
لغتنامه دهخدا
فلعة. [ ف ِ ع َ ] (ع اِ) پاره ای از کوهان : لعن اﷲ فلعتها؛ دشنام است مر عربان را. (منتهی الارب ). قطعه ای از سنام . ج ، فِلَع. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
Laurentian Plateau
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لارنتاین فلات
-
continental shelf
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلات قاره
-
Ozark Plateau
دیکشنری انگلیسی به فارسی
Ozark فلات
-
plateau striped whiptail
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلات راه راه یدک کش
-
plateaux
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلات، زمین مسطح
-
fiords
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فوئرها، فلات، ابدره
-
fiord
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فیدر، فلات، ابدره
-
plateau
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فلات، زمین مسطح
-
fjords
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فجر ها، فلات، ابدره
-
فدفد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] fadfad فلات؛ دشت؛ زمین هموار.