کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فقر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فقر و فاقه
فرهنگ گنجواژه
درویشی، به سختی گذران کردن.
-
فقر و قناعت
فرهنگ گنجواژه
زندگی ساده، قناعت.
-
فقر و گدائی
فرهنگ گنجواژه
بی چیزی.
-
فقر و نداری
فرهنگ گنجواژه
بی چیزی.
-
نیاز و فقر
فرهنگ گنجواژه
حاجت.
-
واژههای همآوا
-
فغر
لغتنامه دهخدا
فغر. [ ف َ ] (ع اِ) گل چون بشکفد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (مص ) دهان گشادن . (منتهی الارب ). دهان باز کردن و باز شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). || گشاده شدن دهان کسی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
فغر
لغتنامه دهخدا
فغر. [ ف ُ غ َ ] (ع اِ) ج ِ فُغْرَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به فُغْرَة شود.
-
فَقْرَ
فرهنگ واژگان قرآن
فقر - تهيدستي -محتاج -نيازمند
-
جستوجو در متن
-
متربت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: متربة] [قدیمی] matrabat فقر.
-
poorliness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فقر
-
destitution
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فقر، بی چیزی
-
مضیقه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مضیقَة] [مجاز] maziqe فقر.
-
poornesses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فقر
-
کمبود ونداری
فرهنگ گنجواژه
فقر.