کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فغر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فقر
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: faqr / nâdâri طاری: faqr / nadâri طامه ای: faqr طرقی: nedâri کشه ای: faqr / nadâri نطنزی: faqr / nadâri
-
جستوجو در متن
-
فغرة
لغتنامه دهخدا
فغرة. [ ف ُ رَ ] (ع اِ) دهانه ٔوادی . ج ، فُغَر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
دهان گشادن
لغتنامه دهخدا
دهان گشادن . [ دَ گ ُ دَ ] (مص مرکب ) دهان گشودن . باز کردن دهان . (یادداشت مؤلف ). شحر [ ش َ / ش ِ ] . فغر. (منتهی الارب ). تشاخس . (منتهی الارب ) : این عجب بلبل که بگشاید دهان تا خورد او خار را با گلستان . مولوی .|| کنایه است از آغاز به تکلم کردن ...