کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فطانت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فطانت
/fe(a)tānat/
معنی
زیرکی؛ هوشیاری؛ دانایی.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. دها، زیرکی، هشیاری، هوشیاری
۲. درک، فهم
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فطانت
واژگان مترادف و متضاد
۱. دها، زیرکی، هشیاری، هوشیاری ۲. درک، فهم
-
فطانت
فرهنگ فارسی معین
(فَ یا فِ نَ) [ ع . فطانة ] 1 - (مص م .) درک کردن ، زیرک و دانا بودن . 2 - (اِمص .) ادراک ، دریافت . 3 - زیرکی ، هوشیاری .
-
فطانت
لغتنامه دهخدا
فطانت . [ ف َ ن َ ] (ع اِمص ) زیرکی و دانایی . (غیاث ). زیرکی و هوشیاری . || (مص ) درک کردن . دریافتن . (فرهنگ فارسی معین ). فهمیدن و ادراک کردن . || ماهر شدن در کاری . (از اقرب الموارد).
-
فطانت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: فطانَة] [قدیمی] fe(a)tānat زیرکی؛ هوشیاری؛ دانایی.
-
واژههای همآوا
-
فتانة
لغتنامه دهخدا
فتانة. [ ف َت ْ تا ن َ ] (ع ص ) تأنیث فتان . رجوع به فَتّان شود. || (اِ) سنگ محک . (تعریفات جرجانی ) (اقرب الموارد).
-
فطانة
لغتنامه دهخدا
فطانة. [ ف َ ن َ ] (ع مص ) فطانت . رجوع به فطانت شود.
-
جستوجو در متن
-
فطانة
لغتنامه دهخدا
فطانة. [ ف َ ن َ ] (ع مص ) فطانت . رجوع به فطانت شود.
-
ذکاوت
واژگان مترادف و متضاد
تیزهوشی، عقل، فراست، فطانت، هوشمندی، هوشیاری ≠ فصاحت
-
تفطن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] tafatton بهفطانت درک کردن؛ با زیرکی و هوشیاری به مطلبی پی بردن.
-
هشیاری
واژگان مترادف و متضاد
احتیاط، حزم، ذکاوت، زیرکی، فراست، فرزانگی، فطانت، هوشمندی، ≠ غفلت
-
حجیا
لغتنامه دهخدا
حجیا. [ ح ُ ] (ع اِ) غلبه در فطانت . (منتهی الارب ). حجوا.
-
ذیشعور
لغتنامه دهخدا
ذیشعور. [ ش ُ ] (ع ص مرکب ) صاحب ادراک و حس و فطانت .
-
فطانیة
لغتنامه دهخدا
فطانیة. [ ف َ ی َ ] (ع مص ) فطانة. رجوع به فطانت شود.