کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فضولی در کار دیگران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فضولی در کار دیگران
دیکشنری فارسی به عربی
وکزة
-
واژههای مشابه
-
فضولي
دیکشنری عربی به فارسی
فضول , ادم فضول , نخود همه اش , پرکاري , اشتغال
-
فضولي
دیکشنری عربی به فارسی
کنجکاو , نادر , غريب , کنجاو , فضول , پي جو , داراي شامه تيز
-
عمادالدین فضولی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین فضولی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِف ُ ] (اِخ ) یا فضلوی ، مشهور به عماد لر. از مصاحبان خواجه شمس الدین محمد جوینی . رجوع به عمادالدین فضلوی شود.
-
فضولی بیع
لغتنامه دهخدا
فضولی بیع. [ ف ُ ی ِ ب َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) فروختن متاع و ملک دیگری بلااسترضای او. (آنندراج ).
-
فضولی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
افترض , ثرثر
-
فضولی و تجسس
فرهنگ گنجواژه
کنجکاوی.
-
جستوجو در متن
-
work stoppage
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توقف کار، وقفه در کار، تعطیل در کار
-
worked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کار کرد، از کار در امده
-
developer security
تمهیدات امنیتی پدیدآور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فعالیتهای امنیتی فیزیکی و روشی و شخصی که پدیدآورندگان در محیط کار خود به کار میبرند
-
labour force survey
آمارگیری نیروی کار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] آمارگیریای که در آن میزان بیکاری، اشتغال، خوداشتغالی، ساعات کار، تعلیق از کار، آموزش و کارورزی اندازهگیری میشود
-
فرج
فرهنگ نامها
(تلفظ: faraj) (عربی) به دست آمدن وضعیت مناسب یا مورد علاقه در کار ؛ گشایش در کار و از میان رفتن غم و رنج .
-
دیژیتالین
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: digitaline] (زیستشناسی) dižitālin مادۀ سمی متبلور که از برگهای گل انگشتانه گرفته میشود و در بیماریهای قلبی برای تقویت و تنظیم کار قلب به کارمیرود.