کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فصل یاقسمتی از کتاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فصل یاقسمتی از کتاب
دیکشنری فارسی به عربی
کتاب
-
واژههای مشابه
-
فصل به فصل
لهجه و گویش تهرانی
گوناگون
-
close game season
فصل شکارممنوع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] زمان زایمان و شیردهی و تخمریزی و تخمگذاری حیاتوحش که در طی آن شکار آنها ممنوع یا بسیار محدود میشود
-
busy season
فصل کاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] زمانی که میزان فعالیتهای مهمانخانهها / هتلها یا تفریحگاهها بسیار زیاد است
-
TV season, season
فصل نمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] مدتزمان نمایش مجموعههای تلویزیونی پیوسته و ناپیوسته که معمولاً سی هفته طول میکشد
-
نیم فصل
لغتنامه دهخدا
نیم فصل . [ ف َ ] (ص مرکب ) لباس نیم فصل ؛ جامه ٔ بهاره و جامه ٔ پائیزه . (یادداشت مؤلف ).
-
aseasonal
بیفصل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی گیاهی که در همۀ فصول سال میتواند گل دهد
-
فصل کردن
فرهنگ فارسی معین
(فَ. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - جدا کردن . 2 - حساب پس دادن ، تصفیه حساب کردن .
-
فصل نامه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مِ) [ ع - فا. ] (اِمر.) نشریه ای که در هر فصل سال یک بار منتشر می شود.
-
فصل مشترک
لغتنامه دهخدا
فصل مشترک . [ ف َ ل ِ م ُ ت َ رَ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح ریاضی ) حد مشترک را در اصطلاح اهل ریاضی فصل مشترک گویند. (کشاف اصطلاحات الفنون ). رجوع به حد مشترک ، فصل و ترکیب های آن شود.
-
تغییر فصل
دیکشنری فارسی به عربی
طقس
-
فصل بهار
دیکشنری فارسی به عربی
موسم الربيع
-
thawing season
فصل آبشوند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دورۀ زمانی بین پایینترین نقطه و بالاترین نقطۀ بعدی بر روی خم درجهروزهای تجمعی زمانی بالا و پایین صفر درجۀ سلسیوس یا 32 درجۀ فارنهایت
-
freezing season
فصل یخبندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دورۀ زمانی بین بالاترین نقطه و پایینترین نقطۀ بعدی بر روی خم زمانی درجهروزهای تجمعی بالا و پایین صفر درجۀ سلسیوس یا 32 درجۀ فارنهایت