کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فصلان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فصلان
لغتنامه دهخدا
فصلان . [ ف ِ / ف ُ ] (ع اِ) ج ِ فصیل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
فسلان
لغتنامه دهخدا
فسلان . [ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ فسیلة. (اقرب الموارد). نخل است . ج ِ فسیل . (از فهرست مخزن الادویه ). و فسیل ج ِ فسیلة. (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
فصیل
لغتنامه دهخدا
فصیل . [ف َ ] (ع اِ) دیوار کوچک درون حصار یا درون باره ٔ بلد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) : چند فصیل بر مدار آن کشیده و دیوار تا ثریا افراشته . (جهانگشای جوینی ). آن روز به تخریب شهر و فصیل مشغول بودند. (جهانگشای جوینی ). تا شش روز در فصیل و بار...
-
عر
لغتنامه دهخدا
عر. [ ع ُرر ] گر. عَرّ. عرّه . با فتح اول جرب است و بضم اول قروحی است در اعناق ابل و فصلان . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). قرحه هایی در گردن شتر. || جرب . (از اقرب الموارد). گری و جرب . (ناظم الاطباء). || بیماریی است که از آن پشم گوسپند و شتر برافتد....