کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فشرده کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
centrifugal flow compressor
فشردهساز مرکزگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی فشردهساز در موتورهای توربین گازی با پروانههای پیچی
-
فشردهسازی پالس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← فشردهسازی تَپ
-
pulse compression
فشردهسازی تَپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فرایند کاهش پهنای تَپ/ پالس در پردازش نشانک/ سیگنال متـ . فشردهسازی پالس
-
image compression
فشردهسازی تصویر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] عملیاتی که در آن، ضمن حفظ اطلاعات تصویر، از حجم آن کاسته میشود و حافظه و زمان کمتری صرف ذخیرهسازی و انتقال میشود
-
data compression
فشردهسازی دادهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] روشی برای رمزبندی دادهها بهنحویکه دادهها فضای کمتری به خود اختصاص دهند
-
schedule compression
فشردهسازی زمانبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] کاستن از زمان اجرای پروژه بدون کاهش گسترۀ کار
-
pseudo-compact space
فضای شبهفشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فضایی توپولوژیکی که هر تابع حقیقیمقدار پیوسته بر آن کراندار باشد
-
compactly generated space
فضای فشردهمولد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
locally compact space
فضای موضعیفشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] یک فضای توپولوژیکی که هر نقطۀ آن دارای یک پایۀ موضعیفشرده است
-
intensive drug use
مصرف فشردۀ مواد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مصرف درازمدت و منظم مواد با بسامد حداقل یک بار در روز
-
compressed natural gas, CNG
گاز طبیعی فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] گاز طبیعی که بهطور عمده از متان تشکیل شده است و تا فشار 2400 پوند بر مایع فشرده میشود و در ظروف تحت فشارِ زیاد نگهداری میشود متـ . گاز فشرده
-
condensed structural formula
فرمول ساختاری فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نمایش ساختار یک ترکیب که در آن همۀ اتمهای موجود در یک مولکول یا گونۀ شیمیایی دیگر نشان داده میشود و تنها پیوندهای معینی را با به کار بردن یک خط کوتاه نشان میدهند که حاکی از ویژگیهای ساختاری ترکیب است
-
compressor inlet temperature
دمای ورودی فشردهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دمای هوای جاری در نخستین ردیف یا ورودی فشردهساز در حالت روشن
-
دفاع منطقهای فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← جاگیری فشرده
-
compressor case
پوستۀ فشردهساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی، علوم نظامی] بدنۀ خارجی بخش فشردهساز در موتورهای توربین گازی