کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فشارسنج 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فشارسنج 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ، فیزیک] ← فشارسنج هوا
-
جستوجو در متن
-
bressummer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشارسنج
-
pushovers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشارسنج
-
pressurizers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشارسنج
-
mercury barometer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشارسنج جیوه
-
barograph
فشارنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنج ثبّات
-
float barograph
فشارنگار شناوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نوعی فشارسنج ثبّات با شناوری کوچک
-
weight barograph
فشارنگار وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنج وزنی ثبّات
-
aneroid barograph
فشارنگار خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] فشارسنج فلزی ثبّات متـ . فشارنگار فلزی
-
manometers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فشارسنج، فشار سنج، الت سنجش فشار خون
-
Bourdon tube
لوله بوردُن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] لولۀ بستۀ خمیدهای با مقطع بیضیشکل که در برخی دماسنجها و فشارسنجها به کار میرود
-
مانو متر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: manomètre] (فیزیک) mānometr ابزاری برای اندازهگیری میزان اختلاف فشار یک محیط و فشار جو؛ فشارسنج.
-
barometric elevation
ارتفاع فشارسنجشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] ارتفاعی که از اندازهگیری فشار جوّی با فشارسنج به دست میآید متـ . ارتفاع فشارسنجی
-
pressure gage/ pressure gauge
پیمانۀ فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] وسیلهای که با آن فشار شارۀ محصور در محفظه را اندازهگیری میکنند متـ . فشارسنج 3