کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فسیل زنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فسیل زنده
واژهنامه آزاد
فسیل جانداری که هنوز منقرض نشده است. (زیست شناسی,زمین شناسی)
-
واژههای مشابه
-
فَسیل
لهجه و گویش بختیاری
fasil پَرچینِ بام.
-
guide fossil
فسیل راهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فسیلی که در تعیین سن طبقهای که در آن یافت میشود، اهمیت دارد
-
index fossil 1
فسیل شاخص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فسیلی که سن چینههایی را که در آن یافت میشود، مشخص میکند
-
فسیل شدن
دیکشنری فارسی به عربی
حجر
-
جستوجو در متن
-
Ginkgo
کهندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای دوپایه و درختی که بومی چین است و نوعی فسیل زنده محسوب میشود
-
Ginkgoaceae
کهنداریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از بازدانگانِ درختی که در دورۀ دوم زمینشناسی پدید آمده و همۀ گونههای آن بهجز یک گونه از بین رفته است و به همین دلیل این گیاه را یک فسیل زنده در نظر میگیرند
-
سنگواره
لغتنامه دهخدا
سنگواره . [ س َ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) بقایای متحجر شده ٔ موجودات زنده ٔ اعصار قدیمه . این بقایا علم به احوال موجودات گذشته را بمقیاس بسیارزیادی برای ما روشن میکنند و نیز در تشخیص نسبی طبقات زمین مؤثرند. فسیل .
-
متحجر
لغتنامه دهخدا
متحجر. [ م ُ ت َ ح َج ْ ج ِ ] (ع ص ) سخت گردیده . (از آنندراج ). صلب و سخت گشته مانند سنگ . (ناظم الاطباء). || حجر سازنده . (آنندراج ). || تنگ گیرنده بر کسی . (آنندراج ). || سنگ شده . (ناظم الاطباء). آنچه به صورت سنگ درآمده . سنگ شده . || بسیارسنگ . ...