کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فسطیار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فسطیار
لغتنامه دهخدا
فسطیار. [ ف َ ] (معرب ، اِ) از یونانی ، فرمانده هزارمرد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
عسطرتج
لغتنامه دهخدا
عسطرتج . [ ع ِ طَ رَ ت َ ] (معرب ، اِ) فرمانده چهل نفر مرد. (ناظم الاطباء) : و قومس کم از او [ از فسطیار ] باشد و او را دویست فرمان بردار، و عسطرتج کم از او باشد و او را چهل مرد در فرمان . (بیان الادیان ).
-
طرنگاد
لغتنامه دهخدا
طرنگاد. [ طُ رُ ] (از لاتینی ، اِ) این لفظ از کلمه ٔ درنگاریس لاتینی اخذ شده و آن عبارت است از رتبه ای که بطریقها به جانشینان خود اعطا کنند.صاحب بیان الادیان ذیل فرقه ٔ «الملکائیة» یکی از فِرَق مسیحیان آورده : ترتیب ایشان در دین و حرب ، محتشم ترین ای...
-
بطریق
لغتنامه دهخدا
بطریق . [ ب ِ ] (معرب ، اِ) بطریقوس . مجتهد ترسایان باشد. (برهان ) (آنندراج ).زاهد ترسایان . (شرفنامه ٔ منیری ) (غیاث ). رئیس مذهب نصاری . (ناظم الاطباء). رئیس عیسویان یونانی . (فرهنگ نظام ). ج ، بطارقه . (ناظم الاطباء). مقامی دینی . ج ، بطارقه . (مف...