کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فساد انگیختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فساد انگیختن
لغتنامه دهخدا
فساد انگیختن . [ ف َ / ف ِ اَ ت َ ] (مص مرکب ) آشوب و فتنه به پا کردن . یاغی شدن . سر به شورش برداشتن . قیام کردن : باشد که سوی ختلان و چغانیان و ترمذ آید و فسادی انگیزد. (تاریخ بیهقی ). اگر قصد او کردندی بسیار فساد انگیختی . (تاریخ بیهقی ).
-
واژههای مشابه
-
فَسَادَ
فرهنگ واژگان قرآن
فساد - تباهي
-
cider spoilage
فساد سیباب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] هرگونه اتفاقی در تولید سیباب که به تولید استیکاسید منجر شود
-
فساد تدریجی
دیکشنری فارسی به عربی
تآکل
-
فساد امیز
دیکشنری فارسی به عربی
تحريضي
-
food spoilage
فساد مواد غذایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فساد و تغییر نامطلوب کیفیت مواد غذایی براثر عوامل میکربی و زیمایهای/ آنزیمی و برخی عوامل دیگر مانند اکسیژن، نور، رطوبت، دما یا فشار یا مجموعهای از عوامل یادشده
-
عالم کون و فساد
لغتنامه دهخدا
عالم کون و فساد. [ ل َ م ِ ک َ ن ُف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دنیای فانی وعالم سفلی است . (برهان ) (آنندراج ). و از آن جهت عالم کون و فساد گویند که در معرض خلع و لبس صور است .
-
شر و فساد
لغتنامه دهخدا
شر و فساد. [ ش َرْ رُ ف َ / ف ِ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) بدی و تباهی ؛ مایه ٔ شر و فساد. (یادداشت مؤلف ).
-
هیضه (فساد معده)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: vâynaxoš طاری: vâynexâš طامه ای: vânnaxâš طرقی: hiza / vâynexoš کشه ای: -------- نطنزی: vâynaxoš
-
شَر و فساد
فرهنگ گنجواژه
تباهی و بدی.
-
جهل و فساد
فرهنگ گنجواژه
فقر و فساد.
-
منازعه و شر و فساد
فرهنگ گنجواژه
درگیری.
-
فساد عضو بر اثر نرسیدن خون
دیکشنری فارسی به عربی
غنغرينا
-
اعتقاد به تباهی و فساد دستگاههای اداری و لزوم از بین رفتن انها
دیکشنری فارسی به عربی
انکارية