کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فسائی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فسائی
لغتنامه دهخدا
فسائی . [ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب به فسا. (یادداشت بخط مؤلف ). اهل شهر فسا. رجوع به فسا و فسایید شود.
-
واژههای مشابه
-
حسین فسائی
لغتنامه دهخدا
حسین فسائی . [ ح ُ س َن ِ ف َ ] (اِخ ) کمال الدین داماد مجلسی و استاد شیخ علی حزین است و در 1134 هَ . ق . درگذشته است . و به میزرا کمالا شهرت دارد. (ذریعه ج 6 ص 206 و ج 7 ص 69 و ج 9 ص 920 و 921) (تذکره ٔ حزین ص 100) (نجوم السماء 220).
-
میرزاجانی فسائی
لغتنامه دهخدا
میرزاجانی فسائی . [ی ِ ف َ ] (اِخ ) از گویندگان قرن دوازدهم هجری قمری واز سادات فسای شیراز و جد میرزا محمدحسین وکیل و به وفور فضل و کمال مشهور بود. مدتی حکومت اصفهان را داشت و به سال 1200 هَ . ق . درگذشت . از اشعار اوست :یاد تو مرا از دل پرخون نرودان...
-
جستوجو در متن
-
ابوموسی
لغتنامه دهخدا
ابوموسی . [ اَ سا ] (اِخ ) عیسی بن ابان بن صدقةبن عدی مرادنشاه فسائی فارسی . رجوع به عیسی بن ابان ... شود.
-
ناطفی
لغتنامه دهخدا
ناطفی . [ طِ ] (اِخ ) عمربن محمدبن ابی بکر الناطفی ، مکنی به ابوحفص . از مردم مرو است وی از ابوالقاسم علی بن موسی الموسوی و ابوعبداﷲ محمدبن الحسن فسائی و غیرهما روایت کند. ولادتش در حدود سنه ٔ 450 است و وفاتش به سال 546 در دمشق اتفاق افتاد. (از الانس...
-
کلوعلی شیرازی
لغتنامه دهخدا
کلوعلی شیرازی . [ ک ُ ع َ ] (اِخ ) بنقل از تاریخ شیراز تألیف حاج میرزا حسن شیرازی مشهور به فسائی ، شاعری است از مردم شیراز و بیت زیر از اوست :بر سینه ات ای کاش نهم سینه ٔ خود راتا دل به تو گوید غم دیرینه ٔ خود را. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).رجوع به...
-
نصرةالدین
لغتنامه دهخدا
نصرةالدین . [ ن ُ رَ تُدْ دی ] (اِخ ) رکن الدین (خواجه ...) صاین فسائی ملقب به نصرةالدین عادل ، وزیر سلطان ابوسعید بهادرخان است . وی پس از فوت خواجه تاج الدین علی شاه جیلان به سال 724 یا 725 هَ . ق . به وزارت رسید. رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 21 و ف...
-
نعمت
لغتنامه دهخدا
نعمت . [ ن ِ م َ ] (اِخ ) محمود (میرزا... خان ) فسائی ، متخلص به نعمت ، از شاعران قرن سیزدهم هجری قمری متولد در 1271 هَ . ق . و از حکام شهر فسا بوده است و دیوان اشعاری دارد، او راست :حرباصفت آفتاب رخشان در وصف تو واله است و حیران در وصف دهان نوشخندت ...
-
ابن علان
لغتنامه دهخدا
ابن علان . [اِ ن ُ ع َل ْ لا ] (اِخ ) علی بن محمد علان بن ابراهیم بن محمد علان صدیقی فسائی شیرازی . یکی از اجداد او امام الدین علی بن مبارکشاه از مردم فسا ساکن شیراز و عالمی معروف بوده . ابن علان صاحب ترجمه بمکه ٔ معظمه بزاد و تا آخر عمر بدانجا بزیست...
-
دادنجان
لغتنامه دهخدا
دادنجان . [ دِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهمره بخش مرکزی شهرستان شیراز. واقع در107هزارگزی جنوب باخترشیراز، کوهستانی ، معتدل ، و مالاریائی و دارای 246 سکنه . فارسی و لری زبان . آب آن ازچشمه . محصول آنجا غلات و برنج و لبنیات است . شغل اهالی آنجا زراعت و ...
-
بردستان
لغتنامه دهخدا
بردستان . [ ب َ دِ ] (اِخ ) از بلوکات ناحیه ٔ دشتی است طول آن 54 و عرض آن 42 کیلومتر است ناحیه ٔ شمالی بلوک سنا و جنوب غربی خلیج فارس و از مغرب به هندوستان و شرقی گله دار و کنگان مرکز آن بندر دیر دارای 400 خانوار و 270 قریه است . (جغرافیای سیاسی کیها...
-
دالکی
لغتنامه دهخدا
دالکی . [ ل َ ] (اِخ ) نام رودی است از رودهای فارس و آن شامل دو شعبه ٔ اصلی است یکی موسوم به دالکی شرقی و دیگری موسوم به شاپورکه در ناحیه ٔ کولاک بهم میریزند. (جغرافیای غرب ایران ص 44). فسائی در فارسنامه گوید: آبش مایل بشوری و از دو شعبه متشکل است بد...
-
دالکی
لغتنامه دهخدا
دالکی . [ ل َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای یازده گانه ٔ بخش برازجان شهرستان بوشهر است و حدود و مشخصات آن به قرار زیر میباشد: از شمال به ارتفاعات کتل ملو. از خاور کوه دالکی . از جنوب دهستان حومه ٔ برازجان و حد باختری آن رودخانه ٔ دالکی است . این دهست...