کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فریومدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فریومدی
لغتنامه دهخدا
فریومدی . [ ف َرْ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به قصبه ٔ فریومد. رجوع به فریومد شود.
-
فریومدی
لغتنامه دهخدا
فریومدی .[ ف َرْ م َ ] (اِخ ) ابن یمین . رجوع به ابن یمین شود.
-
جستوجو در متن
-
طاهر
لغتنامه دهخدا
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن زنگی بن طاهر ملقب به عزالدین فریومدی . وزیر خراسان . و مؤیدی دهستانی کتاب الفرج بعدالشدّة را بنام او از تازی به پارسی ترجمه کرده است . (ترجمه ٔ تاریخ ادبیات براون ج 4ص 135) و صاحب «الذریعه » آرد: ابن زنگی فریومدی سلطانی است ...
-
گبرکی
لغتنامه دهخدا
گبرکی . [ گ َ رَ ] (اِ) ظرفی باشد که شراب در آن کنند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (جهانگیری ). ظرفی است شراب را چون کپ : دارم طمع ز جود تو یک گبرکی شراب بفرست و بنده را مکن از خویش مشتکی ور نیست گبرکی بفرست آنچه هست از آنک هرچ آید از تو آن نبود غ...
-
عزالدین
لغتنامه دهخدا
عزالدین . [ ع ِزْ زُدْ دی ] (اِخ ) طاهربن زنگی بن طاهر فریومدی جوینی ، مکنی به ابوطیب . از رجال اواسط قرن هفتم هجری . وی به سال 651هَ .ق . از جانب امیر ارغون مغول به نیابت حکومت خراسان و مازندران تعیین شد و تا سال 656 هَ .ق . در منصب خود باقی بود و د...
-
حسین دهستانی
لغتنامه دهخدا
حسین دهستانی . [ ح ُ س َ ن ِ دِ هَِ ] (اِخ ) ابن اسعدبن حسین مویدی . صاحب کتاب «جامعالحکایات » فارسی در ذکر فرج بعد از شدت است که در دیباچه گوید: آن را برای سلطان طاهربن زنگی فریومدی نگاشتم . صاحب ذریعه گوید: این کتاب ترجمه ای است با تغییر از کتاب «ا...
-
سعدالدین
لغتنامه دهخدا
سعدالدین .[ س َ دُدْ دی ] (اِخ ) هروی . از فضلا و شعرای زمان سابق و معاشر شمسی طبسی و پوربهای جامی شاگرد او بوده و خواجه عزالدین فریومدی را که در زمان چنگیزخان وزیر خراسان بود مداحی نموده وفاتش در سنه تسع و اربع وستمائه واقع شده . و به مداحی حضرت شاه...
-
گربه بید
لغتنامه دهخدا
گربه بید. [ گ ُ ب َ / ب ِ ی ِ / گ ُ ب َ / ب ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بیدمشک و بعضی گویند نوعی از بیدمشک است و آن از جمله ٔ هفده بید است و گل آن به پنجه ٔ گربه میماند و آن را بید طبری نیز گویند. (برهان ). بهرامه . بهرامج . صدف بلخی . بان : ز رشکش گ...
-
فراگرفتن
لغتنامه دهخدا
فراگرفتن . [ ف َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بگرفتن . گرفتن . (یادداشت به خط مؤلف ). اخذ. (تاج المصادر بیهقی ) : گفت یا موسی فراگیر و مترس . (قصص الانبیاء).صعب گردد به تو آن کار که اش داری صعب بگذرد سهل گرش نیز فراگیری سهل . ابن یمین فریومدی .بعضی را بک...
-
نارسیده
لغتنامه دهخدا
نارسیده . [ رَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) از: نا (نفی ، سلب ) + رسیده (اسم مفعول از رسیدن ). (حاشیه ٔ برهان قاطعدکتر معین ). آنکه هنوز نرسیده و وارد نشده باشد. (ناظم الاطباء). نرسیده . واصل نشده . نیامده : به رستم چنین گفت گیرم که اوی جوانست و بد نارسیده...
-
پوربهای جامی
لغتنامه دهخدا
پوربهای جامی . [ ب َی ِ ] (اِخ ) از شعرای معروف خراسان ، مردی مستعد و فاضل بود. آباء و اجداد او قضات ولایت جام بوده اند و اومردی خوش طبع بود، بدین پایه سر فرو نیاورد، و همواره با مستعدان نشستی و بیشتر اوقات ، در هرات روزگار گذرانیدی . وی شاگرد مولانا...