کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فریواندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فریواندن
/farivāndan/
معنی
= فریبانیدن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فریواندن
فرهنگ فارسی معین
(فِ یا فَ دَ) (مص م .) فریباندن ، فریب دادن .
-
فریواندن
لغتنامه دهخدا
فریواندن . [ ف ِ / ف َ ری دَ ] (مص ) فریباندن . فریوانیدن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فریبانیدن و فریوانیدن شود.
-
فریواندن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) ‹فریوانیدن› [قدیمی] farivāndan = فریبانیدن
-
جستوجو در متن
-
فریوانیدن
لغتنامه دهخدا
فریوانیدن . [ ف ِ / ف َ ری دَ ] (مص ) فریواندن . فریباندن . (فرهنگ فارسی معین ) : خردهای ایشان را همی به این فریواند تا پیغمبر خدای را همی دروغ زن گویند. (ترجمه ٔ تفسیر طبری ).