کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فریدی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فریدی
لغتنامه دهخدا
فریدی . [ ف َ ] (اِخ ) تیره ای از شعبه ٔ شیبانی ایل عرب از ایلات پنجگانه ٔ فراس . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 87).
-
فریدی
لغتنامه دهخدا
فریدی . [ ف َ ] (اِخ ) ظاهراً از شعرای معاصر سوزنی سمرقندی است زیرا سوزنی در مدیحه ای گفته است : جمله در خدمت تو رقص کنان چه معزی چه فریدی چه رشید.
-
فریدی
لغتنامه دهخدا
فریدی . [ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب به فرید یا فریدالدین که نام و لقب است .
-
جستوجو در متن
-
شیبانی
لغتنامه دهخدا
شیبانی . [ ش َ ] (اِخ ) شعبه ٔ دوم از ایل عرب (از ایلات خمسه ٔ فارس ). (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87). این شعبه به تیره های ذیل منقسم میگردد : پاپتی ، ابوالحسنی ، اردال ، پلنگی ، تکریتی ، حسانی ، کتی ، کویچه ، کلاریشی ، ولیشاهی ، شاه سواری ، خوشنامی ، ع...
-
فرید
لغتنامه دهخدا
فرید. [ ف َ ] (ع ص ) یگانه . (منتهی الارب ). واحد. (از اقرب الموارد). یکتا. بی مانند. بی نظیر. یگانه . (یادداشت بخط مؤلف ) : نتوان گفت فریدی ، که نه ای جفت فضلی ، نبود جفت فرید. سوزنی .|| سیف فَرید؛ شمشیر بی نظیر و مانند. (منتهی الارب ) (از اقرب الم...
-
جفت
لغتنامه دهخدا
جفت . [ ج ُ ] (ص ، اِ) زوج . مقابل فرد. (برهان ). ضد طاق . (انجمن آرا). هر عددی که نصف صحیح دارد مثل دو و چهار و شش و مقابل آن تا و طاق است مثل یک و سه و پنج . (فرهنگ نظام ). زکا. (ناظم الاطباء). شَفع. (ترجمان القرآن ). شفع مقابل وَتر. (تاج العروس )....