کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فریبندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فریبندگی
/faribandegi/
معنی
۱. فریبنده بودن؛ حالت و وضع فریبنده.
۲. مکر؛ فریب.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
enchantment, witchery
-
جستوجوی دقیق
-
فریبندگی
لغتنامه دهخدا
فریبندگی . [ ف ِ / ف َ ب َ دَ / دِ ] (حامص ) مکر و فریب . حیله بازی وریا. تزویر و خیانت . (از ناظم الاطباء) : فریبندگی ها در او بیشمارکه آید نویسندگان را بکار.نظامی .
-
فریبندگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) faribandegi ۱. فریبنده بودن؛ حالت و وضع فریبنده.۲. مکر؛ فریب.
-
فریبندگی
دیکشنری فارسی به عربی
بهجة , سحر , نعمة
-
جستوجو در متن
-
fatuousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
friableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
deceptivity
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
fallibleness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
freakiness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
unpreferableness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
farfetchedness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
unfrivolousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
prankfulness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
frigidities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی
-
frugiferousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبندگی