کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فریادنامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فریادنامه
معنی
( ~ . مِ) (اِمر.) شکایت نامه .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فریادنامه
فرهنگ فارسی معین
( ~ . مِ) (اِمر.) شکایت نامه .
-
فریادنامه
لغتنامه دهخدا
فریادنامه . [ ف َرْ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه ای که در آن یاری و کمک خواهند : فریادنامه ها به اطراف نوشت و استعانت و استغاثت کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).
-
جستوجو در متن
-
استغاثة
لغتنامه دهخدا
استغاثة. [ اِ ت ِ ث َ ] (ع مص ) استغاثت . فریاد خواستن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ). فریادرسی خواستن . (غیاث ). فریادخواهی . استصراخ . استعواء. فریاد جستن : و دخل المدینة [موسی ] علی حین غفلة من اهلها فوجد فیها رجلین یقتتلان هذا من شیعته و ه...
-
فریاد
لغتنامه دهخدا
فریاد. [ ف َرْ ] (اِ) در زبان پهلوی فری یات به معنی دوست و تکیه و اتکاء و نیز فرهات به معنی یاری ، در فارسی باستان ظاهراً فرزاتی مرکب از پیشاوند فرا و دا که به معنی پیش بردن است ، در افغانی و ترکی فِریاد و رویهم به معنی یاری خواستن با آواز بلند و شکا...
-
ختن
لغتنامه دهخدا
ختن . [ خ ُ ت َ] (اِخ ) بنابر قول یاقوت ختن که گاهی با تشدید تاء نیز می آید نام ولایتی است بزیر کاشغر و در پشت یوزَکَند. که از بلاد ترکستان بشمار می آید این ولایت وادئی است در بین جبال و وسط بلاد ترک و سلیمان بن داودبن سلیمان ابوداود معروف به حجاج خت...
-
طغرل
لغتنامه دهخدا
طغرل . [ طُ رِ / رُ ] (اِخ ) ابن ارسلان ، السلطان الاعظم رکن الدنیا و الدین معز الاسلام و المسلمین ، ابوطالب طغرل بن ارسلان قسیم امیرالمؤمنین (طغرل ثالث ) (573 تا 590 هَ . ق .).کمال دولت و کامیاری و وفور حشمت و بختیاری سلطان ماضی طغرل سلجوقی از آن ز...