کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرکت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرکت
لغتنامه دهخدا
فرکت . [ ] (اِخ ) زادگاه مولانا عارف ، شاعر معاصر امیر علیشیر نوایی . (از مجالس النفائس ص 117). در حدود العالم نام این ناحیه به صورت فرنکث آمده است . رجوع به فرنکث شود.
-
واژههای همآوا
-
فرکة
لغتنامه دهخدا
فرکة. [ ف َ رِ ک َ] (ع ص ) گوش سست بن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
فرنک
لغتنامه دهخدا
فرنک . [ ] (اِخ ) شهرکی است خرد و آبادان [ به ماوراءالنهر ] نزدیک ابردکث و بغویکث . (حدود العالم ). رجوع به فرکت و فرنکد شود.