کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرّخچهر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فرخ آباد
لغتنامه دهخدا
فرخ آباد. [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) دهی است از بخش مهران شهرستان ایلام ، واقع در سه هزارگزی شمال مهران ، کنار رودخانه ٔ کنجان چم و مرز ایران و عراق . ناحیه ای است واقع در دشت ، گرمسیر و دارای 400 تن سکنه . از رودخانه ٔ کنجان چم مشروب می شود. محصولاتش غلات ...
-
فرخ آباد
لغتنامه دهخدا
فرخ آباد. [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد، واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری کوهدشت و هشت هزارگزی جنوب راه اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت . ناحیه ای است واقع دردامنه ، معتدل و دارای 300 تن سکنه . از قنات مشروب میشود....
-
فرخ آباد
لغتنامه دهخدا
فرخ آباد. [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) دهی است جزء بخش شهریار شهرستان تهران ، واقع در پانزده هزارگزی شمال باختری علیشاه عوض و 2هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ کرج به اشتهارد. دهی است جلگه ای ، معتدل و دارای 376 تن سکنه است . از قنات و رودخانه ٔ کرج مشروب میشود. محصول...
-
فرخ آباد
لغتنامه دهخدا
فرخ آباد. [ ف َرْ رُ ](اِخ ) دهی است از بخش دهلران شهرستان ایلام ، واقع درپانزده هزارگزی جنوب دهلران ، کنار رودخانه ٔ میجه . ناحیه ای است جلگه ای ، گرمسیر و دارای هشتاد تن سکنه . ازرودخانه ٔ کم آب و شور مشروب میشود. محصولاتش غلات و لبنیات است . اهالی...
-
فرخ خانی
لغتنامه دهخدا
فرخ خانی . [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیان بخش مرکزی شهرستان شاه آباد. ناحیه ای است واقعدر دشت ، سردسیر و دارای 134 تن سکنه است . از قنات وچاه مشروب میشود. محصولاتش غلات ، چغندر قند، صیفی و لبنیات است . اهالی به کشاورزی و گله داری گذران می...
-
فرخ روز
لغتنامه دهخدا
فرخ روز. [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) نام پرده ای است از موسیقی و صوتی از مصنفات باربد و به قول شیخ نظامی نام لحن بیست وهفتم از سی لحن باربد. (برهان ) : چو بازش رای فرخ روز گشتی زمانه فرخ و فیروز گشتی .نظامی .
-
فرخ سیر
لغتنامه دهخدا
فرخ سیر. [ ف َرْ رُ ی َ ] (ص مرکب ) آنکه سیرتی پاک و خصال ستوده دارد. نیکوسیر : خسرو فرخ سیر بر باره ٔ دریاگذربا کمند اندر میان دشت چون اسفندیار. فرخی .رجوع به فرخ شود.
-
فرخ سیر
لغتنامه دهخدا
فرخ سیر. [ ف َرْ رُی َ ] (اِخ ) نهمین از سلاطین بابری هند که از 1124 تا1131 هَ .ق . پادشاهی کرد. (یادداشت به خط مؤلف ).
-
فرخ شاه
لغتنامه دهخدا
فرخ شاه . [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) یکی از بزرگ زادگان آل ایوب است که در بلاد شام فرمانروایی داشته اند. وی برادرزاده ٔ صلاح الدین یوسف بن نجم الدین ایوب است که از طرف صلاح الدین به حکمرانی دمشق منصوب شده بود و مهمترین حادثه ٔ تاریخ زندگانی او جنگی است که د...
-
فرخ شاهپور
لغتنامه دهخدا
فرخ شاهپور. [ ف َرْ رُ ] (اِخ ) موبد اران خوره ٔ شاهپور بوده است و نام وی بر یکی از سنگهای قیمتی که در کاوش های باستان شناسی به دست آمده ، منقوش است . (از ایران در زمان ساسانیان ترجمه ٔ رشیدیاسمی چ 2 ص 138).
-
فرخ لقا
لغتنامه دهخدا
فرخ لقا. [ ف َرْرُ ل َ ] (اِخ ) نام قهرمان کتاب امیرارسلان رومی نوشته ٔ نقیب الممالک است . او دختر پطرس شاه فرنگی است . امیرارسلان بدو عاشق شد و به دنبال وی به فرنگ رفت و دچار حوادثی گشت که به تفصیل در آن کتاب ذکر شده است .
-
فرخ مرت
لغتنامه دهخدا
فرخ مرت . [ ف َرْ رُ م َ ] (اِخ ) مؤلف «ماتیکان هزار داتستان ». این کتاب گزارش هزار فتوای قضایی است و از جمله کتب غیردینی است که از زبان پهلوی ساسانی باقی مانده است . (از سبک شناسی بهار ج 1 ص 50 و 54). از این کتاب یک نسخه ٔ منحصربه فرد موجود است که ...
-
فرخ وند
لغتنامه دهخدا
فرخ وند. [ ف َرْ رُ وَ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ ممزائی بختیاری . (از جغرافیای سیاسی مسعود کیهان ص 75).
-
فرخ هرمز
لغتنامه دهخدا
فرخ هرمز. [ ف َرْ رُ هَُ م َ ] (اِخ ) یکی از سپهبدان دوره ٔ ساسانی است که در زمان سلطنت آزرمدخت مدعی تاج و تخت شد و آزرمدخت را به زنی خواست و چون آزرمدخت نمیتوانست با پیشنهاد او علناً مخالفت کند در نهان وسایل قتل او را فراهم آورد. رستم فرخزادو فرخ زا...
-
صبح چهر
لغتنامه دهخدا
صبح چهر. [ص ُ چ ِ ] (ص مرکب ) سپیدچهره . رجوع به صبح جبین شود.