کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرونشانی 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
quenching 2
فرونشانی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] پدیدهای که در آن تکانۀ زاویهای متوسط الکترون براثر میدان الکتریکی شدید کاهش مییابد
-
جستوجو در متن
-
collisional quenching
فرهنگ لغات علمی
فرونشانی برخوردی
-
مهادنة
دیکشنری عربی به فارسی
تسکين , فروکش , دلجويي , فرونشاني
-
appeasements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تحقیر، دلجویی، فرونشانی، تسکین
-
appeasement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترحم، دلجویی، فرونشانی، تسکین
-
اطفا
واژگان مترادف و متضاد
خاموش کردن، خاموشی، فروکشی، فرونشاندن، فرونشانی
-
assuagements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعهدات، فرونشانی، تسکین، تخفیف، فتور، خمود
-
assuagement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعهد، فرونشانی، تسکین، تخفیف، فتور، خمود
-
suppression
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرکوب، فرونشانی، توقیف، محو، جلو گیری، قمع، موقوف سازی
-
suppressions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرکوب، فرونشانی، توقیف، محو، جلو گیری، قمع، موقوف سازی
-
operator 2
ورزگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] توالیای در یکی از دو انتهای ورزه که با عمل فرونشانی، رونویسی ورزه را تنظیم میکند
-
فرونشاندن
لغتنامه دهخدا
فرونشاندن . [ ف ُ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) فروکشتن و اطفاء. (یادداشت بخط مؤلف ). خاموش کردن چراغ و آتش و جز آن : قالب برگشت و آتش فرونشاندند. (قصص الانبیاء). دررسی و این آتش فرونشانی . (تاریخ بیهقی ). آتش آتش فرومی نشاند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || جایگز...
-
حدیث
لغتنامه دهخدا
حدیث . [ ح َ ] (ع ص ، اِ) نو. جدید. تازه . مقابل قدیم : ابواب خزائن قدیم و حدیث فرمود تا گشاده کردند. (جهانگشای جوینی ). || چیز نو. چیزی نو. || سخن نو.(دهار). || مرد اندک سال . جوان . || مسئله . امر. کار. شغل . باره . مطلب . قضیه . وقعه . واقعه . حاد...