کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرومایگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فرومایگی
/forumāyegi/
معنی
۱. پستی.
۲. خواری.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بخل، پستی، حقارت، خست، دونهمتی، رذالت، سفلگی
دیکشنری
dirt, insignificance, insignificancy, roguery, sordidness, turpitude, villainy
-
جستوجوی دقیق
-
فرومایگی
واژگان مترادف و متضاد
بخل، پستی، حقارت، خست، دونهمتی، رذالت، سفلگی
-
فرومایگی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . یِ) (حامص .) پستی ، رذالت .
-
فرومایگی
لغتنامه دهخدا
فرومایگی .[ ف ُ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب ) پستی . رذالت . ناکسی . دنائت . دونی . خساست . (یادداشت بخط مؤلف ) : باد فرومایگی وزید و ازوصورت نیکی نژند و محزون شد. ناصرخسرو.سخن به ز شکر کز او مرد راز درد فرومایگی بهتری است . ناصرخسرو.- فرومایگی کردن ؛ پ...
-
فرومایگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) forumāyegi ۱. پستی.۲. خواری.
-
جستوجو در متن
-
cravenness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرومایگی
-
subdolousness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرومایگی
-
modestness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرومایگی
-
surpreciation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرومایگی
-
absinthiated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرومایگی
-
نامردمی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی، مجاز] nāmardomi بیادبی؛ فرومایگی.
-
لئامت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: لآمة] la(e)'āmat پستفطرتی؛ فرومایگی.
-
ناکسی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] nāka(e)si فرومایگی؛ پستی و خواری.
-
رذالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رذالَة] re(a)zālat فرومایگی؛ پستی؛ ناکسی؛ زشتی.
-
رذیلت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رَذیلة، مقابلِ فضیلت] razilat فرومایگی؛ ناکسی؛ پستی.