کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فروقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فروقه
/fa(o)ruqe/
معنی
سختترسنده؛ بسیارترسو؛ جبان.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فروقه
فرهنگ فارسی معین
(فُ قَ یا ق ) (ص .) به غایت ترسنده و جبان .
-
فروقه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: فروقَة] [قدیمی] fa(o)ruqe سختترسنده؛ بسیارترسو؛ جبان.
-
واژههای مشابه
-
فروقة
لغتنامه دهخدا
فروقة. [ ف َ ق َ ] (ع اِ) پیه گرده . (فهرست مخزن الادویه ).پیه گرده و دل . (منتهی الارب ). شحم الکلیتین . (اقرب الموارد). || بند کاغذ. || بند هیزم و علف . (منتهی الارب ). || (ص ) جبان شدیدالفزع . رجل و امراءة فروقة؛ یعنی مرد یا زن جبان شدیدالفزع . و ...
-
جستوجو در متن
-
گرده پیه
لغتنامه دهخدا
گرده پیه . [ گ ُ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) پیهی باشد بر روی کلیه ها. فروقه . (منتهی الارب ).
-
دلبند
لغتنامه دهخدا
دلبند. [ دُ ب َ ](اِ) دل بند. عمامه . (مقدمة الادب زمخشری ص 62). دستار و عمامه و تاج و کلاه و دیهیم . (ناظم الاطباء). دولبند. تول بند: دلبند کاغذ؛ فروقه . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به دولبند شود.
-
جلوبة
لغتنامه دهخدا
جلوبة. [ ج َ ب َ ] (ع اِ) آنچه از شهر بشهر برند بفروختن از اسب و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شتران نر یا شتری که بر آن متاع قوم بار کنند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). واحد و جمع در آن یکسان است . و بندرت تاء بدان ملح...
-
مبالغه
لغتنامه دهخدا
مبالغه . [ م ُ ل َ غ َ ] (ع اِمص ) (از «مبالغة» عربی ) سخت کوشیدن در کاری . (غیاث ). مأخوذ ازتازی ، کوشش و سعی و جهد و سعی بلیغ. (ناظم الاطباء). به پایان رسیدن جهد در کاری . اجتهاد در امری . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || غلو. گزافه . گزافه کاری . ...