کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فروع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ابوذر
لغتنامه دهخدا
ابوذر. [ اَ ذَرر ] (اِخ ) طرسوسی . او راست : الخصال فی فروع الحنفیه .
-
ابوعاصم
لغتنامه دهخدا
ابوعاصم . [ اَ ص ِ ] (اِخ ) عامری . او راست : مختلفان فی فروع الحنفیه .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) قلانسی . او راست : تهذیب الواقعات در فروع حنفیه .
-
فقیهه
فرهنگ نامها
(تلفظ: faqihe) (عربی) (مؤنث فقیه) ، آگاه به فروع احکام شرع ، دانندهی فقه .
-
صدرالاسلام
لغتنامه دهخدا
صدرالاسلام . [ ص َ رُل ْ اِ ] (اِخ ) بزدوی . او راست : امالی در فروع . (کشف الظنون ).
-
ابوالفتح
لغتنامه دهخدا
ابوالفتح . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) کمالی . او راست : نظم المبانی فی فروع الحنفیة.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) ابن عبدالنور البرزالی مالکی . او راست : حاوی در فروع .
-
شیخ قلیوبی
لغتنامه دهخدا
شیخ قلیوبی . [ ش َ ق َل ْ ] (اِخ ) او راست : مجموع المحبین شامل فروع غریبه بمذهب شافعی . (از کشف الظنون ).
-
فسقین
لغتنامه دهخدا
فسقین . [ ] (معرب ، اِ) به یونانی فروع است و به معنی قضبان الکرور نیز هست . (فهرست مخزن الادویه ).
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) نسفی . فقیه حنفی . او راست : فوائد فی فروع الحنفیة.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن سلیمان طبری . او راست : فصول ابن عمران در فروع حنفیه .
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ابن محمد غزنوی حنفی . او راست : المقدمةالغزنویة فی فروع الحنفیه . وفات به سال 553 هَ .ق .
-
اعدادالوفق
لغتنامه دهخدا
اعدادالوفق . [ اَ دُل ْ وِ ] (ع اِ مرکب ) (علم ...) یکی از فروع علم عدد است . (از کشف الظنون ).
-
احوال رواةالحدیث
لغتنامه دهخدا
احوال رواةالحدیث . [ اَح ْ ل ُ رُ تِل ْ ح َ ] (ع اِمرکب ) علم احوال رواةالحدیث . من وفیاتهم و قبائلهم و اوطانهم و جرحهم و تعدیلهم و غیر ذلک و هذاالعلم من فروع التواریخ من وجه و من فروع الحدیث من وجه آخرو فیه تصانیف کثیرة -انتهی . ما ذکره المولی ابوال...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد جرجانی شافعی ، مکنی به ابوالعباس . وفات وی 482 هَ .ق . بود. او راست : المعاهات فی العقل . کنایات الادباء و اشارات البلغاء. تحریر فی الفروع . مغایات در فروع شافعیة. شافی فی فروع الشافعیة و آن کتابی بزرگ است در چهار مجل...