کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرود آوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فرود آوردن
معنی
( ~ . وَ یا وُ دَ) (مص م .)1 - پایین آوردن . 2 - پیاده کردن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
lower
-
جستوجوی دقیق
-
فرود آوردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . وَ یا وُ دَ) (مص م .)1 - پایین آوردن . 2 - پیاده کردن .
-
واژههای مشابه
-
کهنه فرود
لغتنامه دهخدا
کهنه فرود. [ ک ُ ن ِ ف ُ ] (اِخ ) ده مرکز دهستان کهنه فرود است که در بخش حومه ٔ شهرستان قوچان واقع است و 860 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
کهنه فرود
لغتنامه دهخدا
کهنه فرود. [ ک ُ ن ِ ف ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش حومه ٔ شهرستان قوچان است که درجنوب غربی قوچان واقع است . این دهستان کوهستانی است و هوایی معتدل دارد و سکنه ٔ آن از طوایف زعفرانلو هستند. از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل یافته است و مجموعاً 9956 تن ...
-
محل فرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← منطقۀ فرود
-
half cadance, semi-cadence, half close
نیمفرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرودی که از پیوند آکورد هر درجه با آکورد درجۀ پنجم حاصل میشود
-
landing weight
وزن فرود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وزن کل پیشبینیشدۀ هواپیما در هنگام فرود
-
cadence, close 2
فرود 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پیشروی لحنی یا هارمونیک (harmonic) برای پایان دادن به قطعه و لَت و عبارت و جملۀ موسیقی
-
falling action
فرود 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] کنشی که در پی نقطۀ اوج میآید و به سمت پایان نمایش پیش میرود
-
landing
فرود 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] عمل پایانی پرواز و برگرداندن هواپیما به زمین؛ عمل فرود آمدن و نشستن متـ . نشست 3
-
Amen cadence
فرود آمین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← فرود فرعی
-
forced landing
فرود اجباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست به سبب عدم توانایی هواگَرد در ادامۀ پرواز
-
authentic cadence
فرود اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← فرود کامل
-
emergency landing
فرود اضطراری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشست در پی بروز وضعیت اضطراری در پرواز، مانند هواپیماربایی یا نقص فنی یا بیماری مسافر
-
plagal cadence, Greek cadence
فرود فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرودی که از پیوند آکورد درجۀ چهارم با آکورد درجۀ یکم حاصل میشود متـ . فرود آمین Amen cadence فرود کلیسایی church cadence