کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فروبری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فروبری
دیکشنری فارسی به عربی
قابلية المص
-
واژههای مشابه
-
downcutting
فروبُری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرسایش رودخانهای که در آن، جهت برش بستر به سمت پایین است
-
viropexis, engulfment
فروبَری ویروس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] فرایندی که در آن یاخته ذرۀ ویروسی را در خود فرومیبرد
-
بزمین گرم فروبری/بخوری
لهجه و گویش تهرانی
نفرین
-
جستوجو در متن
-
submergence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرق شدن، فروبری، مخفی سازی
-
submergences
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیرزمینی، فروبری، مخفی سازی
-
قابلية المص
دیکشنری عربی به فارسی
خاصيت درکشي يا دراشامي , جذب , فروبري , تحليل , قابليت جذب , قدرت جذب
-
souses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوس، اب نمک، ترشی، اهار فروبری، شستشو، مست کردن، انداختن، بطور کامل پوشاندن، حمله کردن، بسختی افتادن، مست کردن یاشدن، در ترشی فرو بردن، با ترشی مخلوط کردن، در اب غوطه ور شدن
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عمربن سریج . او پسرزاده ٔ سریج بن یونس بن ابراهیم بن حارث مروزی است که از معارف زهاد و اصحاب کرامات بشمار میرود. ابن سریج خود رئیس شافعیان و مروج مذهب ایشان بود و طریقت محمدبن ادریس بوجود او رونق گرفت و فقه آن امام باهتمام...
-
بردن
لغتنامه دهخدا
بردن . [ ب ُ دَ ] (مص ) کشیدن . حمل کردن . برداشتن . با خود برداشتن . نقل کردن . منتقل کردن . (یادداشت مؤلف ). اذهاب .(تاج المصادر بیهقی ). مقابل آوردن . نقل کردن خواه برای خود یا دیگری و خواه با خود یا همراه و مصحوب دیگری و خواه بر پشت و خواه بر چی...