کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرهنگ موضوعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
academy dictionary
فرهنگ فرهنگستانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای فرهنگ لغت که با نظارت و حمایت یک فرهنگستان تهیه میشود
-
Catacomb Grave culture
فرهنگ گورآهونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوع خاصی از فرهنگ گورخانی متعلق به دشتهای اوراسیا از حدود 2000 تا 1500 ق.م که در آن اسکلت و گورنهادهها را در دیوارهای یک چاه کمعمق میگذاشتند و چاه را پر میکردند و با تلی از سنگ و خاک میپوشاندند
-
Timber-Grave culture/ Timber Grave culture, Srubnaya culture/ Srubnaya Kultura (ru.)
فرهنگ گورالواری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوع خاصی از فرهنگ گورخانی متعلق به نواحی استپی جنوب روسیه در عصر مفرغ که مشخصۀ آن گورهایی است حاوی بقایای استخوانها و زین و یراق اسب و شواهدی دیگر از پرورش اسب
-
Pit-Grave culture/ Pit Grave culture,Yamnaya culture/ Yamnaya Kultura (ru.)
فرهنگ گورچالی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوع خاصی از فرهنگ گورخانی متعلق به نواحی استپی جنوب روسیه در هزارۀ سوم ق.م که مشخصۀ آن روستاهای بارودار و تدفینهای گورچالی در زیر گورتلهاست
-
Kurgan culture, grave culture
فرهنگ گورخانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] فرهنگ نیمهکوچروی (seminomadic) که در حدود 3500 ق.م در دشتهای روسیه شکل گرفت و بهتدریج در سرزمینهای اطراف گسترش یافت
-
material culture
فرهنگ مادی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دستساختهها و بومساختههایی که جوامع انسانی برای غلبه بر مشکلات ناشی از محیط مادی یا اجتماعی خود از آن استفاده کردهاند و شامل بقایای مادی از یک جامعۀ کهن است
-
folklore
فرهنگ مردم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] مجموعۀ آداب و رسوم تودۀ مردم و افسانهها و تصنیفهای عامیانه
-
popular culture
فرهنگ مردمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] ← فرهنگ توده
-
unabridged dictionary
فرهنگ مفصل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] گونهای فرهنگ لغت بزرگ که محتوای آن بدون خلاصهسازی و بهطور کامل و مفصل ارائه شده است
-
Deaf culture
فرهنگ ناشنوایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شنواییشناسی] زبان و آداب و رسوم و باورهای مشترک جامعۀ ناشنوایان (Deaf community) پیشزبانی که خردهفرهنگی مستقل محسوب میشود
-
lexicographer
فرهنگنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] فردی که تخصص او فرهنگنگاری است
-
lexicography
فرهنگنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] دانش و فن تدوین فرهنگ لغت
-
lexicographical
فرهنگنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مربوط به فرهنگنگاری
-
subculture 1
خردهفرهنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] فرهنگ گروهی اجتماعی با ویژگیهای مشترک زبانی یا گویشی یا باوری یا آیینی یا پوششی در درون یک جامعۀ بزرگتر
-
فرهنگ نویسی
فرهنگ فارسی معین
( ~ . نِ)(حامص .) شاخه ای از ادبیات که به گردآوری ، پژوهش ، رده بندی و تعریف واژه ها یک زبان یا یک رشته اختصاص دارد.