کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرهذ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرهذ
لغتنامه دهخدا
فرهذ. [ ف َ هَُ ] (ع ص ) فرهود. کودک پرگوشت خوب صورت . (آنندراج ).
-
فرهذ
لغتنامه دهخدا
فرهذ. [ ف ُ هَُ / ف َ هََ ] (ع ص ) مرد گرداندام درشت شتاب زده . || مرد نازک پرگوشت . (منتهی الارب ). || (اِ) بچه ٔ شیر. (آنندراج ). و این لغت عمانی است . (اقرب الموارد). || (ص ) کودک پرگوشت خوب صورت . فرهود. (آنندراج ). الغلام الممتلی ٔ الحسن . (اقرب...
-
جستوجو در متن
-
فوهد
لغتنامه دهخدا
فوهد. [ ف َ هََ ] (ع ص ) کودک فربه تمام خلقت . (منتهی الارب ). رجوع به فرهذ شود.
-
فوهدة
لغتنامه دهخدا
فوهدة. [ ف َ هََ دَ ] (ع ص ) مؤنث فوهد. (منتهی الارب ). رجوع به فرهذ شود.
-
فهدر
لغتنامه دهخدا
فهدر. [ ف ُ دُ ] (ع ص ) نوجوان پرگوشت پرجوانی . (منتهی الارب ). مقلوب فرهد است . (اقرب الموارد). رجوع به فرهذ و فوهد شود.
-
فرهود
لغتنامه دهخدا
فرهود. [ ف ُ ] (ع ص ) مرد گرداندام درشت شتابزده . || مرد نازک پرگوشت . || کودک پرگوشت خوب صورت . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || (اِ) بچه ٔ شیر. (منتهی الارب ). ولدالاسد و این لغت عمانی است . (از اقرب الموارد). || بره ٔ بزکوهی . (منتهی الارب ). ...