کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرهادصفت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرهادصفت
لغتنامه دهخدا
فرهادصفت . [ ف َ ص ِ ف َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) مانند فرهاد کوهکن . دلداده . سخت عاشق : گر من به تو فرهادصفت شیفته ام عیبم مکن ای جان که تو بس شیرینی . سعدی .رجوع به فرهاد شود.
-
جستوجو در متن
-
فرهادوار
لغتنامه دهخدا
فرهادوار. [ ف َ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) فرهادمانند. بشیوه ٔ فرهاد. بی پرده و بی باک : فرهادوارم از لب شیرین گزیر نیست ور کوه محتشم بمثل بیستون شود. سعدی .رجوع به فرهاد و فرهادصفت شود.
-
فرهاد
لغتنامه دهخدا
فرهاد. [ ف َ ] (اِخ ) کوهکن . مردی است که بنابه روایت کتاب خسرو و شیرین نظامی شغل سنگتراشی داشته و رقیب خسروپرویز در عشق شیرین دختر شاه ارمنستان بوده است . وی سرانجام جان خود را بر سر این عشق گذاشت و هنگامی که خبر دروغین مرگ شیرین را به او دادند از ف...
-
قاضی نوراﷲ شوشتری
لغتنامه دهخدا
قاضی نوراﷲ شوشتری . [ رُل ْ لا هَِ ت َ ] (اِخ ) ابن سید شریف الدین شوشتری مرعشی سیدی است جلیل که نسب وی با بیست ویک واسطه به سید علی مرعشی . و با بیست وشش واسطه به حضرت زین العابدین میرسد.وی از اعاظم علمای اسلام در عصر صفویه و فقیه اصولی ،محدث رجالی ...
-
طاوس سمنانی
لغتنامه دهخدا
طاوس سمنانی . [ وو س ِ س ِ ] (اِخ ) خواجه قطب الدین طاوس سمنانی . بنا بروایت مؤلف دستورالوزراء، در دارالوزاره ٔ سمنان ، دو قبیله از سایر متوطنان آن ممتاز بعلوّ دودمان میباشند، یکی بهرامی که نسب آنان به بهرام گور می پیوندد، دیگری بالیجه که همواره مور...