کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرم بندی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فرم بندی
/formbandi/
معنی
شغل و عمل فرمبند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرم بندی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [فرانسوی. فارسی] formbandi شغل و عمل فرمبند.
-
واژههای مشابه
-
خوش فرم
لغتنامه دهخدا
خوش فرم . [ خوَش ْ / خُش ْ ف ُ ] (ص مرکب ) (از: خوش فارسی + فرم فرانسه ) خوش شکل . خوش ترکیب . بافرم . با فرم خوب .
-
فرم بند
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فرانسوی. فارسی] formband کارگر چاپخانه که فرم مطالب را تنظیم کرده و برای چاپ آماده میکند.
-
فرم سفته
دیکشنری فارسی به عربی
استمارة سفتجة (كمبيالة)
-
فرم درخواست اشتراك
دیکشنری فارسی به عربی
استمارة اكتتاب
-
شکل و فُرم
فرهنگ گنجواژه
ظاهر.
-
فُرم و قیافه
فرهنگ گنجواژه
شکل.
-
جستوجو در متن
-
حروف چینی
لغتنامه دهخدا
حروف چینی . [ ح ُ ] (حامص مرکب ) عمل حروف چین . || (اِ مرکب ) جای چیدن حروف .- اطاق حروف چینی ؛ اطاقی که دستگاهها و گارسه های حروف چینی در آن بنا نهاده شده است . در مقابل فرم بندی که در آنجا گارسه های وسائل بستن فرمها نهاده میشود.