کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
court-mandated treatment
درمان دادگاهفرما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] درمانی که با حکم و دستور دادگاه انجام میشود
-
حکمفرما شدن امنیت
دیکشنری فارسی به عربی
استتباب الأمن
-
جستوجو در متن
-
Fermat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرما
-
فرماء
لغتنامه دهخدا
فرماء. [ ف َ رَ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ). فرما. رجوع به فرما شود.
-
حکومت
فرهنگ واژههای سره
سالاری، فرما نروای
-
ایالات
فرهنگ واژههای سره
استان، فرما نروای
-
ﭐرْحَمْ
فرهنگ واژگان قرآن
رحم کن-رحمت فرما
-
ﭐرْحَمْنَا
فرهنگ واژگان قرآن
به ما رحم کن-بر ما رحمت فرما
-
Pierre de Fermat
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیر د فرما
-
self-employed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خویش فرما، دارای شغل ازاد، ارباب خود
-
فرمای
لغتنامه دهخدا
فرمای . [ ف َ ] (نف مرخم ) فرما. (ناظم الاطباء). فرماینده . غالباً به صورت مزید مؤخر آید و اگر به تنهایی آید فعل امر است از فرمودن . رجوع به فرما شود.
-
مژده فرمای
لغتنامه دهخدا
مژده فرمای . [ م ُ دَ / دِ ف َ ] (نف مرکب ) مخفف مژده فرماینده . مژده رسان . (ناظم الاطباء). مژده فرما. رجوع به مژده فرما شود.
-
diffraction tomography
برشنگاری پراشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی برشنگاری بر پایۀ اصل فِرما، یعنی مسیر انتشار با کمترین زمان
-
جرجیر
لغتنامه دهخدا
جرجیر. [ ج َ ] (اِخ ) نام موضعی است بین مصر و فرما. (از معجم البلدان ).
-
عذیب
لغتنامه دهخدا
عذیب . [ ع َ ] (اِخ ) آبی است بنزدیک فرما از سرزمین مصر در وسط ریگ . (از معجم البلدان ).