کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرقتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرقتی
لغتنامه دهخدا
فرقتی . [ ف ُ ق َ ] (ص نسبی ) منسوب به فرقت . رجوع به فرقت شود.
-
فرقتی
لغتنامه دهخدا
فرقتی .[ ف ُ ق َ ] (اِخ ) اسمش ابوتراب بیک و از اهالی انجدان است اما در کاشان نشو و نما یافته و مشهور به کاشی شده است . وزیر سرکار مقصودبیک ، ناظر بیوتات سرکار خاصه ٔ شریفه بوده است . گویند در شعر صاحب وقوف بود. دیوانش ملاحظه شد، یکهزار بیت بود. این ...
-
جستوجو در متن
-
افطحی
لغتنامه دهخدا
افطحی . [ اَ طَ ] (اِخ ) منسوب به افطح است و آن لقب جمعی از غلاة شیعه است . (از انساب سمعانی ): فرقتی ضعیف به امامت عبداﷲ افطح بگفتند که ایشان را افطحی خوانند. (جهانگشای جوینی ).