کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرفیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فرفیون
/farfiyun/
معنی
گیاهی علفی با برگهای بلند، گلهای چتری، و ارتفاعی در حدود یک متر که شیرابهای سمّی دارد و در طب قدیم برای معالجۀ استسقا، قولنج، و عرقالنسا به کار میرفته.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
Euphorbia
فرفیون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از فرفیونیانِ شیرابهدار با حدود 2160 گونه که بیشتر در مناطق گرمسیری یا نیمهگرمسیری میرویند
-
فرفیون
لغتنامه دهخدا
فرفیون . [ ف َ ] (معرب ، اِ) دارویی است . (منتهی الارب ). گیاهی است دارویی . فربیون . رجوع به فربیون شود.
-
فرفیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹فربیون، افربیون، ابرفیون، ابربیون› (زیستشناسی) farfiyun گیاهی علفی با برگهای بلند، گلهای چتری، و ارتفاعی در حدود یک متر که شیرابهای سمّی دارد و در طب قدیم برای معالجۀ استسقا، قولنج، و عرقالنسا به کار میرفته.
-
جستوجو در متن
-
احلب دیا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. مٲخوذ از لاتینی] (زیستشناسی) 'ehlabdiyā = فرفیون
-
فربیون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از لاتینی] (زیستشناسی) farbiyun = فرفیون
-
اربیون
لغتنامه دهخدا
اربیون . [ ] (معرب ، اِ) فرفیون . (اختیارات بدیعی ). رجوع به فرفیون شود.
-
spurge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسپری کردن، فرفیون
-
خاراقیاس
لغتنامه دهخدا
خاراقیاس . (اِ) قسمی از فرفیون است .
-
caper spurge
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاپور اسپورج، فرفیون
-
snow-on-the-mountain
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برف بر روی کوه، فرفیون
-
devil's milk
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شیر شیطان، فرفیون
-
کروش الغنم
لغتنامه دهخدا
کروش الغنم . [ ] (ع اِ مرکب ) فرفیون . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به فرفیون شود.
-
فرصریون
لغتنامه دهخدا
فرصریون . [ ] (معرب ، اِ) فرفیون است . (فهرست مخزن الادویه ). فربیون . افربیون . افریبیون . فرفیون . ماکوب . رجوع به فربیون شود.
-
افرفیون
لغتنامه دهخدا
افرفیون . [ ] (اِ) فرفیون . در الابنیه ، فرفیون را در باب الف آورده است بصورت افرفیون . (یادداشت دهخدا).