کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرغانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرغانی
لغتنامه دهخدا
فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) ابن کثیر. رجوع به ابن کثیر شود.
-
فرغانی
لغتنامه دهخدا
فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) سراج الدین علی بن عثمان اوشی فرغانی حنفی الماتریدی ، مکنی به ابوالحسن . او راست : 1- بدءالامالی در توحید. 2- تحفةالاعالی علی شرح بدءالامالی . 3- الفتاوی السراجیة. مجموعه ٔ فتاوی بر اساس مذهب حنفی . تألیف کتاب در سال 569 هَ.ق ...
-
فرغانی
لغتنامه دهخدا
فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) سعیدالدین محمدبن احمدبن محمد، مکنی به ابوعبداﷲ. او راست : کتابی به نام منتهی المدارک در شرح تائیةالکبری ابن فارض که در سال 730 هَ .ق . تألیف آن را به پایان رسانیده است . (از معجم المطبوعات ج 2 ستون 1445). با توجه به تاریخ تأ...
-
فرغانی
لغتنامه دهخدا
فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) علی بن ابی بکربن عبدالجلیل الفرغانی المرغینانی . از مردم مرغینان فرغانه و از اکابر فقهای حنفی بود. مردی حافظ، مفسر، محقق و ادیب و از مجتهدان بود. او راست : 1- الهدایة فی شرح البدایة دردو مجلد در باب فقه . 2- المنتقی . 3- الفرا...
-
فرغانی
لغتنامه دهخدا
فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) قاسم بن محمدبن عبداﷲ، مکنی به ابوعبدالرحمان . از مردم فرغانه ٔ ماوراءالنهر بود و حدیث هائی از خود میساخت . او را از قبیصةبن عقبه و عاصم النبیل و عبداﷲبن یوسف روایت است . وی در سال 261 هَ .ق . در اسفراین درگذشت . (اللباب فی تهذ...
-
فرغانی
لغتنامه دهخدا
فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) محمدبن اسماعیل فارسی ، مکنی به ابوالفتح و منسوب به فرغان فارس . در نیشابور از ابویعلی حمزةبن عبدالعزیز المهلبی و جز او استماع حدیث کرد. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 206).
-
فرغانی
لغتنامه دهخدا
فرغانی . [ ف َ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ فرغانی صوفی ، مکنی به ابوجعفر، منسوب به فرغانه ٔماوراءالنهر. ساکن بغداد و از یاران جنید بود و کلام جنید را روایت کرد. ابوالعباس محمدبن حسن الخشاب ازاو روایت کند. (اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 206).
-
فرغانی
لغتنامه دهخدا
فرغانی . [ ف َ ] (ص نسبی ) منسوب است به فرغانه که ولایتی است در پشت چاچ . (سمعانی ). منسوب به فرغانه ٔ ماوراءالنهر. (یادداشت به خط مؤلف ). || منسوب به فرغان از قرای فارس . (سمعانی ).
-
واژههای مشابه
-
علی فرغانی
لغتنامه دهخدا
علی فرغانی . [ ع َ ی ِ ف َ ] (اِخ ) ابن ابی بکربن عبدالجلیل فرغانی مرغینانی حنفی . ملقب به برهان الدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی مرغینانی شود.
-
علی فرغانی
لغتنامه دهخدا
علی فرغانی . [ ع َ ی ِ ف َ ] (اِخ ) ابن عثمان بن محمد اوسی (در برخی نسخ : اوشی ). ملقب به سراج الدین . ادیب و شاعر متوفی در سال 569 هَ . ق . او راست : 1- قصیده ٔ لامیه ، در اصول دین . 2- مختلف الروایة، که شرح منظومه ٔ عمر نسفی است در خلاف . 3- مشارق ...
-
علی فرغانی
لغتنامه دهخدا
علی فرغانی . [ ع َ ی ِ ف َ ] (اِخ ) ابن مسعود فرغانی . مکنی به ابوسعد و ملقب به کمال الدین . او راست : المستوفی فی النحو. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1675).
-
نجیبی فرغانی
لغتنامه دهخدا
نجیبی فرغانی . [ ن َ بی ِ ف َ ] (اِخ ) از شاعران قرن پنجم هجری است و در دربار خضرخان بن طفغاج خان ابراهیم از ملوک خانیه ٔ ماوراءالنهر میزیسته . (از غزالی نامه ص 297). وی را با لامعی گرگانی مشاعره و معارفاتی بوده است . (از مجمعالفصحا ج 1 ذیل احوال لام...
-
باب فرغانی
لغتنامه دهخدا
باب فرغانی . [ ب ِ ف َ ] (اِخ ) جامی آرد: نام وی عمرست ، بفرغانه بود و درویشان آن دیار مشایخ بزرگ را باب خوانند. مردی صاحب کرامات ظاهر بوده و صاحب کتاب کشف المحجوب گفته است که «وی [ از ] اوتادالارض بود». شیخ الاسلام گفته که شیخ عمو وی را دیده بود، وی...