کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرغانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرغانه
لغتنامه دهخدا
فرغانه . [ ف َ ن َ ] (اِخ ) ناحیه ای است آبادان و بزرگ ، با نعمتهای بسیار و اندر وی کوه بسیار است و دشت و شهرها و آبهای روان . و در ترکستان است . آنجا برده بسیار افتد ترک . و اندر کوههای وی معدن زر و سیم است بسیار و معدن مس و سرب و نوشادر و سیماب و چ...
-
فرغانه
لغتنامه دهخدا
فرغانه . [ ف َ ن َ ] (اِخ ) نام کوهی است که مردم گیاه در آن کوه میشود (کذا) و آن رستنیی باشد که عربان یبروح الصنم خوانند. (برهان ). رجوع به مدخل بعد شود.
-
فرغانه
لغتنامه دهخدا
فرغانه . [ ف َ ن َ / ن ِ ] (اِ) نام شعبه ای است از موسیقی که آن را نهاوندک میخوانند. (برهان ).
-
واژههای مشابه
-
جبل فرغانه
لغتنامه دهخدا
جبل فرغانه . [ ج َ ب َ ل ِ ف َ ن َ ] (اِخ ) در این کوه گیاهی روید بصورت آدمی که آن را یبروح الصنم گویند و آن گیاه را در قوت باه و محبت اثری عظیم است . (از حبیب السیر چ تهران ، خاتمه ص 414). کوه افسانه ای است . و رجوع به منجم العمران شود.
-
شهر فرغانه
لغتنامه دهخدا
شهر فرغانه . [ ش َ رِ ف َ ن َ ] (اِخ ) نام کرسی ایالت فرغانه که در قرون وسطی شهر اخسیکث بوده است . (ترجمه ٔ سرزمینهای خلافت شرقی لسترنج ص 508). رجوع به فرغانه شود.
-
ترکستان و فرغانه
فرهنگ گنجواژه
فرارود.
-
جستوجو در متن
-
فرونکث
لغتنامه دهخدا
فرونکث . [ ] (اِخ ) شهرکی است [ به ماوراءالنهر ] که اندر وی مسلمانان و ترکانند و جای بازرگانان است . (حدود العالم ). این شهراز بخشهای ایالت فرغانه است . رجوع به فرغانه شود.
-
لامش
لغتنامه دهخدا
لامش .[ م ِ ] (اِخ ) نام دیهی به فرغانه . (معجم البلدان ).
-
بسبة
لغتنامه دهخدا
بسبة. [ ب َ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از قرای بخارا است . (از معجم البلدان ) (از لباب الانساب ). رجوع به بَسبَط شود. || بسبه ٔ سفلی ؛ بگفته ٔ اصطخری ازاعمال فرغانه است . (از معجم البلدان ). || بسبه ٔ علیا؛ این محل نیز بگفته ٔ اصطخری از اعمال فرغانه است و ...
-
طماخس
لغتنامه دهخدا
طماخس . [ ] (اِخ ) شهرکیست از فرغانه بماوراءالنهر به براکوه نهاده . (حدود العالم ).
-
یدخکث
لغتنامه دهخدا
یدخکث . [ ی َ دُ ک َ ] (اِخ ) دهی است از فرغانه . (الانساب سمعانی ).
-
ابرلغ
لغتنامه دهخدا
ابرلغ. [ ] (اِخ ) شهرکی است به ماوراءالنهر بر حد فرغانه و ایلاق . (حدود العالم ).
-
رشتان
لغتنامه دهخدا
رشتان . [ رَ ] (اِخ ) شهرکیست انبوه با کشت و برز بسیار در فرغانه ٔ ماوراءالنهر. (حدود العالم ).