کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرعی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
feeder road
راه فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راه منشعب از راه اصلی برای دسترسی به محلی خاص
-
secondary radar
رادار فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] راداری که در آن نشانکهای بازگشتی از سامانههای نشانفرست و تَراپاسخگر و تکرارکننده دریافت میشود
-
veinlet, nerville, small vein
رگبرگ فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] یکی از رگبرگهای نهایی یا انشعابات کوچکتر یک رگبرگ یا یک ردیف
-
minor element
عنصر فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] عنصری که به مقدار 1 تا 0/1 درصد در پوستۀ زمین وجود داشته باشد
-
جهات فرعی
لغتنامه دهخدا
جهات فرعی . [ ج ِ ت ِ ف َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شمال شرقی ، شمال غربی ، جنوب شرقی ، جنوب غربی .
-
tributary station
ایستگاه فرعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ایستگاه ثابت هوانوردی که میتواند پیامها و دادههای رقمی را ارسال یا دریافت کند، اما آنها را تقویت نمیکند، مگر برای خدماترسانی به ایستگاههای مشابه که ازطریق آن به یک مرکز ارتباطی وصل شده باشند
-
داستان فرعی
دیکشنری فارسی به عربی
حادثة
-
دستگاه فرعی
دیکشنری فارسی به عربی
تذييل
-
کار فرعی
دیکشنری فارسی به عربی
هواية
-
رود فرعی
دیکشنری فارسی به عربی
طاعم
-
صفت فرعی
دیکشنری فارسی به عربی
ملحق
-
تلفن فرعی
دیکشنری فارسی به عربی
امتداد
-
رشته فرعی
دیکشنری فارسی به عربی
قاصر
-
شاخ فرعی
دیکشنری فارسی به عربی
قرن
-
auxiliary air reservoir
مخزن فرعی هوا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مخزن هوایی که در هنگام ترمزگیری با آزاد شدن مستقیم سوپاپهای توزیع، استوانک ترمز را از هوا پر میکند