کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرضاخة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فرضاخة
لغتنامه دهخدا
فرضاخة. [ ف ِ خ َ ] (ع ص ) مؤنث فرضاخ . زن بزرگ پستان . فرضاخیة. (از منتهی الارب ). مؤنث فرضاخ . زن چاق پهن پستان . || خرمابن جوان . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
فرضاخیة
لغتنامه دهخدا
فرضاخیة. [ ف ِ خی ی َ ] (ع ص ) زن بزرگ پستان . (منتهی الارب ).امراءة ضخمة عریضةالثدیین و یاء آن برای مبالغه است . (از اقرب الموارد). رجوع به فرضاخ و فرضاخة شود.
-
فرضاخ
لغتنامه دهخدا
فرضاخ . [ف ِ ] (ع ص ) سطبر، پهن جثه یا درازبالا. (آنندراج ). عریض . (اقرب الموارد). رجل فرضاخ ؛ مرد سطبر پهن جثه یا درازبالا. (منتهی الارب ). مرد پهن سطبر و پرگوشت و نیزگویند طویل . مؤنث آن فرضاخة. (از اقرب الموارد).