کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرش انداز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
هفت فرش
لغتنامه دهخدا
هفت فرش . [ هََ ف َ ] (اِ مرکب ) کنایه از هفت طبقه ٔ زمین باشد. (برهان ).
-
parquet
چوبفرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نوعی کفپوش داخل ساختمان بهصورت قطعات چوبی مسطح
-
blanket bog, blanket mire
خلاشفرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پودهزاری در نواحی سردسیر پرباران و مرطوب و مرتفع که زمین پهناوری با شیب ملایم و تخت را پوشانده باشد
-
سنگ فرش
فرهنگ فارسی معین
(سَ نْ . فَ) [ فا - ع . ] (ص مر.) زمینی که روی آن را با سنگ مفروش کرده باشند.
-
سبز فرش
لغتنامه دهخدا
سبز فرش . [س َ ف َ ] (اِ مرکب ) کنایه از آسمان است : شنیدم که بالای این سبز فرش خروسی سپید است در زیر عرش .نظامی .
-
فیروزه فرش
لغتنامه دهخدا
فیروزه فرش . [ زَ / زِ ف َ ] (ص مرکب ) هر جا که فرش آن از پیروزه باشد. || هر جا که از پارچه یا فرش یا رخام پیروزه ای و مانند آن فرش شده باشد : چون گل از این پایه ٔ فیروزه فرش دست به دست آمده تا ساق عرش .نظامی .
-
سنگ فرش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [فارسی. عربی] sangfarš زمین یا خیابان و کوچه که در کف آن تکههای سنگ را پهلوی هم چیده و هموار کرده باشند.
-
فرش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
بساط , مهد
-
سنگ فرش
دیکشنری فارسی به عربی
حصوة , علم
-
فرش زیرپا
لهجه و گویش تهرانی
اساسی ترین دارایی
-
erosion pavement
سنگفرش فرسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] پهنۀ تشکیلشده از شن و ماسه پس از خروج خاکها بهوسیلۀ عوامل فرسایشی
-
باسنگریزه فرش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حصاة
-
سنگ فرش کردن
دیکشنری فارسی به عربی
حصوة
-
جاده سنگ فرش
دیکشنری فارسی به عربی
علم
-
فَرش و آفتابه
فرهنگ گنجواژه
اسباب زندگی.