کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرستۀ انبوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bulk mail, dépêche de courrier en nombre (fr.)
فرستۀ انبوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] فرستهای محتوی پستنامهها که فرستندهای واحد آن را بهصورت انبوه و برطبق مقررات آییننامۀ پستنامهها به پست تحویل میدهد
-
واژههای مشابه
-
dispatch 3, dépêche (fr.)
فرسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] کیسه یا مجموعۀ کیسههای برچسبخورده و مهرومومشده و ممهور به مُهر یا بدون مُهر که بین واحدهای پُستی مبادله میشود
-
فرسته
لغتنامه دهخدا
فرسته . [ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ] (اِ) فرستاده . چیزی که به جهت کسی فرستند. (برهان ). || رسول . (برهان ). سفیر. قاصد. ایلچی . (یادداشت به خط مؤلف ) : زآن است قوی شیر به گردن که به هر کاراز خود به تن خویش رسول است و فرسته . رودکی . فرسته فرستاد با خواسته ...
-
فرسته
فرهنگ فارسی معین
(فِ رِ تِ) (ص مف .) نک فرستاده .
-
فرسته
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [قدیمی] fereste = فرستاده: ◻︎ به دل پر ز کین شد به رخ پر ز چین / فرسته فرستاد زی شاه چین (فردوسی: ۱/۱۰۸)، ◻︎ فرسته فرستاد با خواسته / غلامان و اسبان آراسته (دقیقی: ۸۳).
-
direct dispatch, dépêche directe (fr.)
فرستۀ مستقیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] فرستهای که مستقیماً و بدون نقلوانتقال از ادارۀ مبدأ به ادارۀ مقصد ارسال میشود
-
airmail dispatch, dépêche-avion (fr.)
فرستۀ هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] فرستهای که با توجه به اولویت نوع مرسوله و نرخهای ویژهای که بهصورت اضافهنرخ هوایی به مرسولات آن تعلق میگیرد، با خطوط هواپیمایی مختلف از مبدأ فرسته به مقصد ارسال میشود
-
establishment of mails, création des dépêches (fr.)
تشکیل فرسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] مجموع مراحل چهارنخ کردن مرسولهها و بستهبندی و بستن کیسهها و مهروموم کردن و آمادهسازی برای ارسال
-
mail involved in an accident, dépêche accidentée (fr.)
فرستۀ آسیبدیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] فرستهای که درطول مسیر مبدأ تا مقصد دچار دستخوردگی یا آسیبدیدگی میشود و در مورد آن در نقاط گذر و مقصد تشریفات خاصی اعمال میشود
-
جستوجو در متن
-
پرداختن
لغتنامه دهخدا
پرداختن . [ پ َ ت َ ] (مص ) اداء. ادا کردن . تفریغ حساب . گزاردن حقی و دینی و جز آن . توختن وامی . تأدیه . کارسازی کردن . دادن . واپس دادن : دین خود را پرداختن ؛ وام خویش ادا کردن . || تهی کردن . خالی کردن . تخلیه . مخلی کردن . تخلیه کردن . پاک کردن...