کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فرخ سیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] farroxsiyar دارای سیرت نیکو.
-
فرخ فال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. مٲخوذ از عربی] [قدیمی] farroxfāl خجستهفال؛ نیکبخت.
-
فرخ قدم
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] farroxqadam فرخپی؛ خجستهپی؛ خوشقدم.
-
فرخ لقا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [فارسی. عربی] [قدیمی] farroxle(a)qā زیباروی.
-
فرخ نژاد
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] farroxnežād دارای نژاد عالی و نیکو.
-
دل افروز فرخ پی
لغتنامه دهخدا
دل افروز فرخ پی . [ دِ اَ زِ ف َرْ رُ پ َ / پ ِ ] (اِخ ) بر حسب دو بیت ذیل از فردوسی نامی است که شاپور ذوالاکتاف به کنیزک رومی ایرانی نژاد که او را از اسارت رومیان رهانیده بود داد : کنیزک که او را رهانیده بودبدان کامگاری رسانیده بوددل افروز فرخ پِیَش...
-
رستم فرخ هرمز
لغتنامه دهخدا
رستم فرخ هرمز. [ رُ ت َ م ِ ف َرْ رُ هَُ م ُ ] (اِخ ) رستم فرخزاد. رجوع به رستم فرخزاد و فهرست حبیب السیر چ خیام شود.
-
واژههای همآوا
-
فرّخ
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrox) خجسته و مبارک و فرخنده ؛ (در قدیم) خوشبخت و کامیاب ؛ بزرگوار و ارجمند ؛ موزون و دلپذیر؛ خوش و خوب ؛ (در حالت شبه جمله) خوشا ، نیکا.
-
فِرَخْ
لهجه و گویش گنابادی
ferakh در گویش گنابادی یعنی گشاد ، پر پهنا ، بزرگ
-
فَرْخ
لهجه و گویش بختیاری
farx فرق، اختلاف.
-
جستوجو در متن
-
افراخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ فَرْخ] [قدیمی] 'afrāx = فَرْخ
-
فراخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ فَرْخ] [قدیمی] ferāx = فَرْخ
-
فروخ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ فرخ] [قدیمی] forux = فَرْخ
-
زادان
لغتنامه دهخدا
زادان . (اِخ ) ابن فرخ . رجوع به زادان فرخ در این لغت نامه شود.