کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرا رسیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فرا فرستی
دیکشنری فارسی به عربی
ارسال
-
فرا فرستادن
دیکشنری فارسی به عربی
ارسال , نقل
-
فرا گرد
دیکشنری فارسی به عربی
عملية
-
فرا خواندن
دیکشنری فارسی به عربی
نداء
-
فرا خوان
دیکشنری فارسی به عربی
نداء
-
فرا گرفتن
دیکشنری فارسی به عربی
افهم , لعقة , محيط
-
فرا گیرنده
دیکشنری فارسی به عربی
شامل
-
فرا خواند
دیکشنری فارسی به عربی
استدعى
-
فرا گرفت
دیکشنری فارسی به عربی
استوعب
-
فرا جناحی
واژهنامه آزاد
خارج از دسته بندی و گروه گرایی- مستقل - آزاد
-
فرا خواند
واژهنامه آزاد
دعوت کردن،تشویق به دعوت
-
فرا چنگ آوردن
لغتنامه دهخدا
فرا چنگ آوردن . [ ف َ چ َ وَ دَ ] (مص مرکب ) در چنگ آوردن . (از آنندراج ). به چنگ آوردن : گر باشد چون شراره در سنگ چون آهنش آورم فرا چنگ . نظامی .بگفتا گر کسیش آرد فرا چنگ بگفت آهن خورد ور خود بود سنگ . نظامی .رجوع به فرا شود.
-
فرا دید آوردن
لغتنامه دهخدا
فرا دید آوردن . [ ف َ وَ دَ ] (مص مرکب ) پدید آوردن . (یادداشت بخط مؤلف ) : ایزدتعالی آنجا روشنائی فرا دید آورد. (تاریخ سیستان ).
-
فرا یاد آوردن
لغتنامه دهخدا
فرا یاد آوردن . [ ف َ وَ دَ ] (مص مرکب ) به یاد آوردن . و رجوع به یاد آوردن شود.
-
فرا آب کردن
فرهنگ فارسی معین
(فَ. کَ دَ) (مص م .) نیست کردن ، به نیستی افکندن .