کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرا بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
فرا پشت کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~ . پُ. کَ دَ) (مص م .) بر دوش انداختن جامه و مانند آن .
-
تنگ فرا گرفتن
لغتنامه دهخدا
تنگ فرا گرفتن . [ ت َف َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) مغموم شدن و بیزار گشتن و دلتنگ شدن . (ناظم الاطباء). رجوع به تنگ گرفتن شود.
-
قابل فرا فرستی
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للارسال
-
به حضور فرا خواند
دیکشنری فارسی به عربی
استدعى
-
سفیرى را فرا خواند
دیکشنری فارسی به عربی
استدعي سفيراً
-
فرا گرفت از
دیکشنری فارسی به عربی
استوحى من
-
را فرا گرفت (دربرگرفت)
دیکشنری فارسی به عربی
أحاطَ بـ
-
به حضور طلبیدن (فرا خواندن)
دیکشنری فارسی به عربی
استدعاء
-
به دادگاه احضار كرد (فرا خواند)
دیکشنری فارسی به عربی
استدعي إلى المحكمة
-
سفیرى را به حضور طلبید (فرا خواند)
دیکشنری فارسی به عربی
استدعي سفيراً
-
واژههای همآوا
-
فرابردن
لغتنامه دهخدا
فرابردن . [ف َ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) پیش بردن . رجوع به فرا شود.
-
فرابردن
فرهنگ فارسی عمید
(مصدر متعدی) [قدیمی] farābordan پیش بردن.
-
جستوجو در متن
-
engulf
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرو ریختن، قورت دادن، فرا گرفتن، غرق کردن در، توی چیزی فرو بردن
-
engulfing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فرو ریختن، قورت دادن، فرا گرفتن، غرق کردن در، توی چیزی فرو بردن