کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فراگیری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
فراگیری
مترادف و متضاد
۱. آموزشی، آموزش، تحصیل
۲. شمول، احاطه، اشتمال
۳. گسترش
دیکشنری
acquisition, comprehensiveness, learning
-
جستوجوی دقیق
-
فراگیری
واژگان مترادف و متضاد
۱. آموزشی، آموزش، تحصیل ۲. شمول، احاطه، اشتمال ۳. گسترش
-
acquisition 2
فراگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] کسب هرنوع رفتار یا فکر یا دانش جدید براثر تجربه
-
فراگیری
دیکشنری فارسی به عربی
استملاک
-
واژههای مشابه
-
language acquisition
فراگیری زبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایند یادگیری و رشد زبان در انسان
-
acquisition motive
انگیزۀ فراگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نیرویی درونی که محرک فرد برای فراگیری است
-
language acquisition device
ابزار فراگیری زبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در نظریۀ اولیۀ چامسکی دستگاه یا سامانهای در ذهن کودکان که ازطریق آن فراگیری زبان میسر میشود اختـ . افزLAD
-
جستوجو در متن
-
اپیدمی
فرهنگ واژههای سره
بیماریِ واگیر، فراگیری، همه گیری، همه گیر
-
LAD
افز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] ← ابزار فراگیری زبان
-
acquirements
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستاوردها، فراگیری، تحصیل، عادت
-
آموزشی
واژگان مترادف و متضاد
تحصیلی، تعلیم، تعلیماتی، فراگیری، یادگیری
-
acquisitions
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستاوردها، اکتساب، مالکیت، فراگیری، حصول، استفاده
-
ambient light
نور محیط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نور فراگیری که صحنه را تا حدی روشن میکند و منبع آن دیده نمیشود
-
اقتباس
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخذ، گرفتن ۲. آموختن، فراگیری، یادگیری